بهترین روانشناس

مطالب علمی روانشناسی خانواده

بهترین روانشناس

مطالب علمی روانشناسی خانواده

در این وبلاگ مسائل ئ مشکلات روانی مطرح میشود

۷۴ مطلب در مهر ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بهترین عکس العمل در برابر خیانت شوهر فمیلیکو

چگونه می توانم بعد از خیانت شوهرم اینقدر عصبانی شوم؟ ما در حال تلاش برای حل آن هستیم ، اما من نمی توانم عصبانیت را کنار بگذارم و به نظر می رسد که او را کنار می زند. من می خواهم مثل او به من صدمه بزنم ، اما نمی خواهم او را از دست بدهم. چه باید کرد؟ 
احساس عصبانیت پاسخی فوق العاده طبیعی به احساس خیانت ناشی از خیانت است. شوهرت اعتماد تو را شکست رابطه شما آسیب دیده است. همه اینها بسیار واقعی است و با واکنشهای احساسی مشروع همراه است.

عصبانیت یک احساس قوی است و می تواند سایر احساسات را پنهان کند. من حدس می زنم شما نیز به شدت آسیب دیده اید. ممکن است عصبانیت یک راه مطمئن تر برای کنترل درد شما باشد ، اما روند بهبود شما را کند می کند. پذیرش و مقابله با درد پشت عصبانیت ضروری است و مستلزم آسیب پذیری است - که وقتی با این نوع نقض اعتماد روبرو می شوید سخت است.

البته زمان به روند بهبود کمک می کند. با این حال ، من تعجب می کنم که ممکن است شوهر شما به چه چیزی برای درمان شما کمک کند. من حدس می زنم که در حال حاضر کلمات عذرخواهی و اعمال پشیمان کننده به شما کمک نمی کند که رها شوید و ادامه دهید. اغلب ، هنگامی که ما آسیب دیده ایم ، باید احساس کنیم که طرف مقابل واقعاً دردی را که ما تجربه می کنیم درک می کند و احساس می کند که درد و خیانت چقدر جدی است. شوهر شما ممکن است تصور کند که مسئولیت خود را پذیرفته است و تا این حد از شما آسیب می بیند ، اما زمان می برد تا همدلی که باید از او احساس کنید به طور معناداری شنیده شود و احساس شود. تا زمانی که این اتفاق نیفتد ، 

روشهای زیادی برای انتخاب عذرخواهی وجود دارد ، اما برخی از آنها بهتر از دیگران هستند. "متاسفم" به تنهایی به ندرت حال ما را بهتر می کند. "متاسفم برای همه چیز" همچنین می تواند کلی و ناراضی کننده باشد. با این حال ، اگر بشنویم ، "متأسفم برای انجام [عمل خاص] و ایجاد احساس [بازتاب دقیق احساس]" ، می توانیم درک کنیم و می بینیم که آن شخص همدلی می کند و مسئولیت می پذیرد ، که به ما کمک می کند تا به جلو حرکت کنیم.

در حالی که منتظر احساس همدلی هستید ، اما گام هایی وجود دارد که می توانید برای کاهش ناراحتی خود انجام دهید. اگرچه اقدامات شوهر شما این وضعیت را ایجاد کرده است ، اما اقدامات او به تنهایی لزوماً آن را تغییر نمی دهد. در نهایت ، به این دلیل است که دیگران نمی توانند به ما احساس خاصی بدهند - ما در انتخاب واکنش های خودمان سهیم هستیم. آنچه ما اغلب احساس می کنیم از معنایی است که از یک رویداد می گیریم. این رابطه برای شما چه معنایی دارد؟ به خودت در این باره چه می گویی؟

به عنوان مثال ، آیا به خود می گویید که رابطه او به این معنی است که او شما را دوست ندارد یا شما را به اندازه کافی دوست ندارد؟ آیا با ترس از تکرار آن روبرو هستید؟ آیا روی این پیام گیر کرده اید: "من لیاقت این را نداشتم. چگونه او می توانست این کار را با من انجام دهد؟ این درست نیست "؟ با کشف این پیام ها ، می توانید به پیامهایی نگاه کنید که شما را در محل عصبانیت گیر کرده است و برای رهایی آنها تلاش کنید. این کار به زمان و کار نیاز دارد. شما نمی توانید سوئیچ عصبانی/عصبانی را به سادگی وارونه کنید. داشتن یک گفتگوی آزاد با شوهر در مورد زمان مورد نیاز برای کار کردن در افکار و احساسات می تواند مفید باشد. به او اطلاع دهید که در آن مدت به چه چیزی از او نیاز دارید می تواند به او در مشارکت در روند بهبود کمک کند و همچنین کار شما دو نفر را برای شریک شدن دوباره آغاز کنید.

یک پیام متداول که همسران خیانتکار کرده با آن دست و پنجه نرم می کنند این است: "این عادلانه نیست. او/او رابطه داشته است و "از بین می رود" زیرا من می خواهم ازدواج کنم. " این یک مغالطه است که شما را در یک مکان عصبانی و کینه توز نگه می دارد. در حقیقت ، هیچ کس از هیچ چیزی فرار نمی کند. هر دوی شما رابطه ای را که داشتید از دست داده اید. شما رنج می برید ، و او احتمالاً می داند که اقدامات او ریشه این رنج است. اگر او به شما اهمیت می دهد ، این آگاهی برای او منبع درد است. همچنین ، شما "همسر بخشنده" می شوید ، و او همان کسی است که "اشتباه کرده است". بازی این نقش سرگرم کننده نیست هر چقدر هم که شایسته باشد. این را نمی گویم تا درد شما به حداقل برسد. شما حق دارید احساس عصبانیت و صدمه کنید. با این حال ، اگر بتوانید تشخیص دهید که او نیز درد دارد ، ممکن است فرصتی برای برقراری ارتباط با یکدیگر داشته باشید.

گذشته قابل برگشت نیست. بنابراین ، شما با یک انتخاب روبرو هستید. اگر واقعاً می خواهید با او بمانید و رابطه ای را با هم بسازید ، باید تصمیم بگیرید که آن را رها کنید. شما باید روی چیزهای خوب بین خود تمرکز کنید تا تعادل زندگی مشترک بر درد خیانت غلبه کند. شما باید در سطح عمیق تری با یکدیگر ارتباط برقرار کنید و تشخیص دهید که هر دوی شما رنج می برید بدون تمرکز بر سرزنش این رنج در پای او.

انگیزه جرقه زدن و صدمه زدن هنگام آسیب دیدگی بسیار انسانی است ، اما اگر می خواهید دوباره وصل شوید ، در نهایت مفید نخواهد بود. شما می گویید نمی خواهید او را از دست بدهید ، اما چیزی از دست رفته است. رابطه ای که قبل از رابطه داشتید از بین می رود. این خوب است که به اندکی زمان برای اندوه از دست دادن نیاز داشته باشید. همچنین خوب است (و من اکیداً توصیه می کنم) که از همه اینها کمک بگیرید. من به شما و شوهرتان اصرار می کنم

برای پیدا کردن یک مشاور زوج که می تواند با شما در مورد نحوه برقراری مجدد رابطه بعد از یک رابطه همکاری کند. شما می توانید چیزی را با هم بسازید ، و می تواند چیزی زیبا باشد ، اما چیز جدیدی خواهد بود. شما نمی توانید به جایی که قبلا بودید برگردید ، و آرزو داشتن آن شما را در این محل درد و بله عصبانیت گیر می دهد.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

راه های مقابله با ناامیدی در زندگی فمیلیکو

چند راه مقابله با ناامیدی در زندگی
ناامیدی از زندگی به سختی قابل بیان است - ترکیبی پیچیده از عصبانیت ، ناامیدی و دلخوری است. برای اکثر کارکنان مراقبت های بهداشتی ، سطح سرخوردگی در حال حاضر به ویژه بالا است زیرا بسیاری از آنها با کمبود PPE ، حداقل حمایت از محل کار و عموم مردم به ظاهر بی دغدغه روبرو هستند. عصبانیت و سرخوردگی همیشه احساسات مولد نیستند و در حالی که ما لزوما نمی توانیم احساس خود را کنترل کنیم ، می توانیم واکنش خود را در برابر آنها کنترل کنیم. اگر شما نیاز به آزادسازی مقداری از انرژی منفی فرو رفته خود دارید ، در اینجا چند راه سالم برای انجام این کار آمده است:

برخی از تمرینات تنفسی را انجام دهید: هنگامی که یک واکنش احساسی قوی دارید ، ممکن است متوجه سریعتر شدن و کم عمق شدن نفس خود شوید. با تنظیم تنفس ، می توانید اکسیژن بیشتری به مغز خود برسانید و به خودتان کمک کنید تا آرام شوید. یک تکنیک خوب 4-7-8 تنفس است: چهار ثانیه نفس بکشید ، هفت ثانیه نگه دارید ، هشت بار بیرون دهید


 
شل شدن پیشرونده ماهیچه ها: یکی از روش هایی که بدن ما به احساسات شدید واکنش نشان می دهد ، کشش عضلات است. تسکین آن تنش فیزیکی به آرامش ذهن شما نیز کمک می کند. دراز بکشید و در هر گروه عضلانی کار کنید: وقتی دم را به آرامی تنفس می کنید ، تنفس کنید و هنگام بازدم به آرامی رها کنید. اگر آموزش را ترجیح می دهید ، یک صدای هدایت شده را امتحان کنید.


 
مدیتیشن: مدیتیشن می تواند راهی عالی برای ارتباط با احساسات شما باشد ، اما همچنین می تواند به شما در ایجاد فاصله بین افکار و احساسات شما در هنگام آگاهی از خود کمک کند.
 
ورزش: فعالیت بدنی یک تقویت کننده خلق و خو است ، به شما در تنظیم استرس و آدرنالین کمک می کند و یک راه سالم برای آزادسازی انرژی خاموش است. اگر می توانید ، دویدن را امتحان کنید و واقعاً روی برخورد پای خود با زمین تمرکز کنید. 


 
یوگا: اگر تمرینات کم فشار را ترجیح می دهید ، یوگا یک راه عالی برای حرکت معنادار بدن است.
 
ونت: نشاط بر عصبانیت شما فقط آن را ماندگار می کند ، بنابراین به خود کمی زمان دهید تا همه اینها را با یک دوست مورد اعتماد کنار بگذارید. تا زمانی که مدت زیادی روی آن تمرکز نکنید ، تخلیه می تواند یک خروجی احساسی سالم باشد - فقط سعی کنید آن را به مدت 15 دقیقه نگه دارید ، و سپس به مکالمه مثبت تر بروید.
 
مجله: اگر با نوعی ناامیدی روبرو هستید که حتی نمی توانید مستقیم فکر کنید ، سعی کنید همه را بنویسید (یا تایپ کنید). این می تواند به شما کمک کند تا وضعیتی را پردازش کرده و مغز خود را آرام کنید تا بتوانید با سطح سرسخت تری به موضوع نزدیک شوید.


 
بیرون بروید: مدتی را در حیاط خانه خود بگذرانید ، در اطراف بلوک قدم بزنید یا به پارک مورد علاقه خود بروید. اگر برای مدت زمان طولانی مشتاق هستید ، حتی تنها 60 ثانیه هوای تازه بیرون آمدن می تواند به شما در تنظیم مجدد کالیبره کمک کند. برای این که واقعاً به زمین بیایید ، کفش های خود را کنار بگذارید و بگذارید پای برهنه شما خاک یا علف را لمس کند.


 
انتظارات خود را از دیگران مدیریت کنید: اغلب احساسات منفی ناشی از انتظارات نامناسب است. تشخیص دهید که نمی توانید رفتار دیگران را کاملاً پیش بینی کنید ؛ چارچوب ذهنی خود را تغییر دهید تا آنها را با استانداردهایی که مطابق آنها نیست رعایت نکنید - این فقط به شما آسیب می رساند.


 
با خودتان رفتار کنید: گاهی اوقات فقط می خواهید با یک کیسه چیپس و فیلم مورد علاقه خود روی مبل دراز بکشید ، و این خوب است! تا زمانی که به یک عادت ناسالم تبدیل نشود ، هیچ اشکالی ندارد که خود را با برخی لذت های گناهکارانه درمان کنید.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

نشانه های خیانت شوهر فمیلیکو

چند نشانه خیانت مردان:

او دیگر با شما صحبت نمی کند.

شما قبلاً می توانستید در مورد هر چیزی با شوهر خود صحبت کنید ، اغلب ساعت ها را در یک زمان صرف بحث در مورد روز خود یا شوخی با یکدیگر می کردید. با این حال ، متقلبان غالباً به محض یافتن شخص دیگری - احتمالاً شخصی که بیش از شما علاقه او را جلب می کند - از این نوع روابط صمیمانه با همسر خود دست بر می دارند.

 او در مورد عادت های خیانت "دوست" با شما صحبت می کند.
گاهی اوقات شوهران فریبکار سعی می کنند در مورد تفاوت های خود محرمانه عمل کنند ، اما به هر حال نمی توانند در مورد آنها بحث نکنند. بسیاری از همسران خیانتکار سعی می کنند واکنش دیگران را نسبت به داستان در مورد خیانت با چارچوب بندی آن طوری بسنجند که گویی این چیزی است که یکی از دوستان به صورت محرمانه به او گفته است - یا از آنها می پرسند اگر در موقعیت مشابهی قرار بگیرند چه می کنند.

 

 او زمان بیشتری را در محل کار می گذراند.

بین گناه داشتن رابطه و کاهش علاقه به همسر ، بسیاری از مردان تقریباً هر بهانه ای برای ماندن در خانه می آورند. در برخی موارد ، این بدان معناست که ساعت های طولانی را در محل کار وارد کنید - یا حداقل تظاهر به آن کنید.

 

 او شما را متهم می کند که دیوانه رفتار می کنید.

انحراف یک ابزار کلیدی در زرادخانه خیانتکار است ، به این معنی که حتی اگر او به طور جدی مشکوک رفتار کند ، نمی پذیرد که چیزی اشتباه است. در عوض ، او به سادگی به شما می گوید که غیر منطقی رفتار می کنید ، یا حتی پیشنهاد می کند که برای مسائل حسادت خود درمان کنید.


 کمد لباس او ناگهان تغییر کرد.

اگر شلوار جین و تی شرت شما به طور ناگهانی در لباس آرمانی قرار می گیرد ، ممکن است یک شریک جدید بر سلیقه او تأثیر بگذارد. بسیاری از شوهر خیانتکار علاوه بر اینکه بیشتر به سالن ورزشی می روند و مراقب نظافت خود هستند ، مطمئن خواهند شد که کمد لباس هایشان یک میلیون دلار به نظر می رسد تا مورد علاقه خود را جلب کند.

 

 وقتی از او می پرسید چه خبر است به همه رمزهای عبور او دسترسی می دهید.
خیانتکاران تمرین شده احمق نیستند: آنها می دانند که مخفی کاری بیش از حد شما را مشکوک می کند. بنابراین ، در عوض ، برخی از شوهرهای متقلب - به ویژه کسانی که قبلاً این کار را کرده اند - به شما دسترسی بی دریغ به ایمیل ، تلفن و حساب های رسانه های اجتماعی خود را می دهند ، زیرا می دانند که پیام های آنها به همتای فریبکار خود در جاهای دیگر با خیال راحت پنهان شده است.

 

وقتی از محل سوال او سوال می کنید ، عصبانی می شود.
معمولاً س aالی به همان اندازه بی خطر است ، "خواربارفروشی چطور بود؟" پاسخ عاطفی گسترده ای ایجاد نخواهد کرد - مگر این که با یک متقلب برخورد داشته باشید. خیانت می تواند برای همه افراد درگیر استرس باشد ، به این معنی که شوهر شما ناگهان شروع به رفتار می کند مانند هر چیزی که از او بخواهید شبیه تفتیش عقاید اسپانیایی است.


 او همزمان با شما به رختخواب نمی رود.
در حالی که برنامه های کاری مختلف گاهی اوقات مانع از خواب همزمان زوجین می شود ، تغییر ناگهانی برنامه خواب شوهر شما می تواند نشانه یک متقلب باشد. زمان امن تری برای ارسال پیام به معشوقه وجود ندارد ، به هر حال زمانی که شخص دیگری در خواب باشد.

 

 وقتی توضیح می دهد که کجا بوده است به جزئیات زیادی می پردازد.
اگرچه برخی از شوهران فریبکار عملاً از ارائه هرگونه اطلاعات در مورد محل زندگی خود امتناع می کنند ، اما برخی دیگر هر کاری از دستشان برآید تا پشت خود را بپوشانند. این بدان معناست که یک ساده "چه کسی در مهمانی بود؟" از نظر تک تک افراد در آنجا ، دکوراسیون و دستور العمل دقیق سانگریای معروف میزبان شایسته است.

"وقتی داستانها در تجدیدنظر در رویدادهای روز ناسازگار به نظر می رسند ، این یک پرچم قرمز است. به عنوان مثال ، کسی می گوید که آنها می توانند در شهر نزدیک ما چیزی برای ما بخرند ، حتی اگر می دانید که آنها وقت حضور در آنجا را ندارند ، این نشان می دهد که ممکن است چیزی در افق باشد. پرچم قرمز دیگر زمانی است که فرد بسیار هیجان زده (بیش از حد هیجان زده) به نظر می رسد که اطلاعاتی را با ما به اشتراک بگذارد ، به ویژه هنگامی که ما از او نخواهیم توجیه کند کجا بوده است. " 


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

جملات محبت آمیز به همسر فمیلیکو

شیرین ترین کلمات محبت آمیز به همسر
"دوستت دارم و این آغاز و پایان همه چیز است." 

 "گاهی اوقات وقتی با شما هستم نمی توانم خودم را ببینم. من فقط می توانم شما را ببینم. " 

"دوست بودن تو تنها چیزی بود که می خواستم. معشوق بودن تو تنها چیزی بود که در خواب دیدم. " 

 "تو شاهزاده ای هستی که من از زمانی که یک دختر کوچک بودم آرزو داشتم او را پیدا کنم." 

 "من تو را نه فقط برای آنچه هستی ، بلکه برای آنچه که هستم وقتی با تو هستم دوست دارم." 

 "اگر تا صد سالگی زندگی می کنید ، من می خواهم صد سال دیگر بدون یک روز زندگی کنم ، بنابراین هرگز مجبور نیستم بدون شما زندگی کنم." 

 "من فاجعه بار عاشق تو هستم." 

 

جملات محبت آمیز به شوهر تا احساس خاص بودن کند:


 "درست زمانی که فکر می کنم محال است که تو را بیشتر از من دوست داشته باشم ، تو ثابت می کنی که من اشتباه می کنم." 

 "اگر تا 90 سالگی زندگی کردی ، من با تمام وجود دعا می کنم که در 90 دقیقه منهای یک روز بمیرم ..."

 "شما هیچ نظری ندارید که قلب من وقتی شما را می بیند چگونه می تپد." 

 

جملات عاشقانه زیبا برای شوهر شما


"شما باید بوسیده و اغلب ، و توسط کسی که می داند چگونه." 

 «بیهوده تلاش کرده ام. انجام نخواهد داد. احساسات من سرکوب نمی شود. شما باید به من اجازه دهید تا به شما بگویم که چقدر مشتاقانه شما را تحسین می کنم و دوست دارم. " 

"بازوهایش آنقدر قوی هستند که می توانند هر ترسی ، هر قطعه شکسته شده زیبایی از من را نگه دارند. این مرد نه تنها به من احساس کامل بودن نمی دهد بلکه او را کامل می کند. " 

 "زیباترین قسمت این است که وقتی تو را پیدا کردم حتی به دنبال آن نبودم." 

 ​​"من فکر می کنم روح من عاشق روح شما است." 

 

جملات عاشقانه زیبا برای شوهر شما


"من درباره تو به ستاره ها گفتم." 

 "تو آرامشی هستی که من در این جهان آشفته آرزو دارم." 

"متأسفانه ، من شما را بی نهایت دوست خواهم داشت." 

"تو تابستان قلب زمستانی من هستی." 

 

نقل قول های عاشقانه برای شوهر شما تا او را احساس خاص کند


«سکوت صدایی دارد. من این را می دانم زیرا وقتی دور هستید فریاد می زند. "

"من هرگز لحظه ای شک نکردم که دوستت دارم. من کاملاً به شما ایمان دارم تو عزیزترین و دلیل زندگی من هستی. " 

 "من دوست دارم همسر شوهرم باشم." 

 «لحظه ای که اولین داستان عاشقانه ام را شنیدم ، بدون اینکه بدانم چقدر کور بود ، به دنبال تو گشتم. بالاخره عاشقان در جایی ملاقات نمی کنند. آنها همیشه در یکدیگر هستند. "

 "هر روز متوجه می شوم که شما را بیشتر دوست دارم و در این جهان بی نهایت شما را تا انتها دوست خواهم داشت." 

 "متشکرم که همیشه رنگین کمان من بعد از طوفان بودی." 

 "وقتی شما را دیدم عاشق شدم ، و شما لبخند زدید زیرا می دانستید." 

 "بنابراین ، من شما را دوست دارم زیرا تمام جهان توطئه کردند تا به من کمک کنند تا شما را پیدا کنم." 

 "او بیشتر از من خودم است. روح ما از هر چیزی ساخته شده است ، او و من یکسان هستند. " 

 "معشوق واقعی مردی است که می تواند با بوسیدن پیشانی شما را هیجان زده کند."


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

خیانت زن شوهردار فمیلیکو

دلایل ثانویه خیانت
علاوه بر دلایل اصلی خیانت که ذکر شد ، دلایل ثانویه ای وجود دارد که ممکن است به یک رابطه منجر شود. برخی از این موارد عبارتند از:

اینترنت: داشتن یک رابطه ، به ویژه یک رابطه عاطفی ، بسیار ساده تر از گذشته است و سایت های رسانه های اجتماعی در بسیاری از امور و طلاق ها دخیل بوده اند. خیانت اینترنتی یا "خیانت آنلاین" همچنان تقلب است ، حتی اگر این دو نفر هرگز رو در رو ملاقات نکرده باشند.
فرصت: دوره های غیبت ، اعم از سفر برای کار یا خدمت در ارتش ، فرصت های بیشتری را برای وقوع امور فراهم می کند. غیبت به همسر این امکان را می دهد که با کمی خطر رابطه داشته باشد یا ممکن است منجر به تنهایی و کینه شود. در حالی که ازدواج از راه دور ایده آل نیست ، راه هایی وجود دارد که در زمان جدایی ، ازدواج را قوی نگه دارید.
مرزهای ضعیف: مرزهای شخصی ضعیف یا محدودیت هایی که برای دیگران در مورد آنچه که به نظر ما قابل قبول یا غیرقابل قبول است می گذاریم ، همچنین می تواند شانس وقوع یک رابطه را افزایش دهد. افرادی که نه گفتن را برایشان دشوار می کند (بیش از حد سازگار هستند یا "مردم را خوشحال می کنند") ممکن است خود را در یک رابطه قرار دهند ، حتی اگر در ابتدا آن چیزی نبود که آنها می خواستند.
مقابله با همسر خیانتکار
گاهی اوقات افراد مشکوک می شوند که همسرشان خیانت می کند اما هیچ مدرک محکمی ندارند. در حالی که اغلب بهترین رویکرد در ازدواج مستقیم است ، ممکن است تعجب کنید

اگر صدمه بیشتری وارد کند ، مستقیماً بپرسید. و البته ، پاسخی که همسرتان می دهد می تواند حقیقت یا دروغ باشد.

بهترین رویکرد برای زوج های مختلف متفاوت خواهد بود ، اما اگر نگران هستید ، ممکن است ایده خوبی باشد که به دنبال برخی از علائم باشید.

 نشانه های خیانت زن به شوهر چیست؟
گریه برای کمک در مقابل استراتژی خروج
در برخی از ازدواج ها ، یک رابطه فریاد برای کمک است ، راهی برای مجبور کردن زوجین تا سرانجام با مشکلاتی روبرو شوند که هر دو طرف از آنها آگاه هستند اما به آنها توجه نمی کنند. در این مورد ، شریک اغلب در واقع سعی می کند به عنوان راهی برای مطرح کردن موضوع گرفتار شود. در مواقع دیگر شریک ممکن است خیانت را به عنوان یک راه حل خروج - راهی برای پایان دادن به یک ازدواج ناخوشایند - تلقی کند.

صرف نظر از دلیل اصلی خیانت زن به شوهر ، بسته به نحوه برخورد با خیانت ، می تواند ازدواج را خراب کند یا کاتالیزوری برای بازسازی آن باشد.

 آیا ازدواج شما می تواند از خیانت جان سالم به در ببرد؟
وقتی اشتباه کرده اید
با این حال ، ممکن است بخواهید بررسی کنید که چگونه پویایی بین شما و همسرتان شما را به این نقطه رسانده است. تشخیص اینکه خیانت یکی از علائم مسائل عمیق تر است می تواند زوجین را بر آن داشته باشد تا مشکلات اساسی در روابط خود را برطرف کرده و به هم نزدیک شوند.

اگر شما مورد خیانت قرار گرفتید ، بسیار مهم است که بدانید شما مسئول تصمیم همسرتان برای خیانت نیستید. شما مقصر رفتار او نیستید.

زنان تمایل دارند روابط عاطفی را بیشتر از روابط جنسی تهدید کنند ، در حالی که مردان تمایل بیشتری برای بخشیدن امور عاطفی دارند ، اما برای هر دو ، رایج ترین پاسخ به اطلاع از رابطه شریک زندگی خود حسادت است.

حتی اگر شما اشتباه کرده باشید ، کار با یک متخصص ممکن است در کنار آمدن و بازیابی خود مفید باشد. حسادت حل نشده می تواند منجر به کینه شود و همانطور که ضرب المثل قدیمی مدعی است: "کینه مثل سمی است که خودت می نوشی ، و سپس منتظر مرگ طرف مقابل می ماند."

 نکاتی برای مقابله با خیانت همسرتان
غلبه بر خیانت
برخی از زوج ها می توانند خیانت گذشته را پشت سر بگذارند و حتی یک رابطه بهتر را ادامه دهند ، در حالی که برخی دیگر نمی توانند. مطمئناً مواقعی وجود دارد که ادامه ازدواج توصیه نمی شود.

قبل از اینکه ویژگی های رابطه را از دیدگاه همسرتان تجزیه و تحلیل کنید و ببینید چرا این رابطه بر اساس نیازهای او رخ داده است ، مهم است که به نیازهای خود نگاه کنید. این می تواند بیش از آنچه به نظر می رسد چالش برانگیز باشد ، به ویژه در میان حسادت و عصبانیت.

اگر شما کسی هستید که رابطه داشته اید ، اگر امیدوار هستید که ازدواج خود را نجات دهید ، چندین مرحله را می توانید انجام دهید. قبل از هر چیز باید فریب و دروغ را متوقف کنید و انتخاب خود را داشته باشید. صبور بودن و دادن فضا به همسر ضروری است. این نمی گوید که نتیجه می گیرد. ممکن است نباشد. اما بدون پذیرش مسئولیت کامل (سرزنش نکردن یا توجیه رفتار خود) شانس کم است.

شانس اینکه بتوانید از این رابطه عبور کنید به عوامل زیادی بستگی دارد ، مانند دلایل وقوع آن و ویژگی های هر دو نفر. برای درک واقعی و حرکت رو به جلو ، هر دو شریک باید به حرف دیگری گوش دهند (که در این شرایط بسیار چالش برانگیز است) ، و تصور نکنند که انگیزه یا احساسات شریک زندگی آنها همان احساسات خود آنهاست.

برای کسانی که تصمیم به تلاش برای غلبه بر خیانت دارند ، به نظر می رسد که ظرفیت متقابل برای بخشش و تعهد قوی به رابطه کلیدی است.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

خانواده موفق فمیلیکو
محققان ، سیاست گذاران و رسانه ها توجه قابل توجهی را به مشکلات خانواده ها و اینکه چگونه برخی از خانواده ها نیازهای اعضای خود را برآورده نمی کنند ، متمرکز کرده اند. توجه بسیار کمی به خانواده های قوی و سالم و ویژگی هایی که آنها را موفق می کند ، پرداخته شده است. درک "اسرار" خانواده موفق برای پزشکان و مشاوران مفید خواهد بود زیرا آنها برنامه های مداخله ای را طراحی می کنند که برای کمک به خانواده ها طراحی شده است. میزان مهارت های قابل آموزش ویژگی های خانواده های سالم ، بر برنامه های توسعه سیاست و مداخله تأثیر می گذارد. اطلاعات مربوط به نقاط قوت خانواده نیز می تواند برای کسانی که به دنبال بهبود زندگی خانوادگی هستند مفید باشد.

مطالعه نقاط قوت خانواده موفق توسط محققان از رشته های مختلف از جمله روانپزشکی ، جامعه شناسی ، روانشناسی و مشاوره خانواده/ازدواج دنبال شده است. 


مرور ادبیات مربوط به خانواده های موفق دو استراتژی کلی را نشان می دهد که برای کشف عوامل موثر در موفقیت خانواده استفاده شده است. اول ، مطالعه نقاط قوت خانواده به خودی خود وجود دارد. این مجموعه ای از تحقیقات است که خانواده های قوی را بررسی می کند تا مشخص شود چه چیزی آنها را قوی می کند. کار استینت و دفرین در پروژه تحقیقی قوای خانواده چنین دیدگاهی را نشان می دهد. آنها بر نقاط قوت تمرکز می کنند. از طرف دیگر ، محققانی هستند که خانواده های سالم یا عادی و ویژگی هایی را که آنها را از همتایان ناکارآمد خود متمایز می کند ، مطالعه می کنند. این محققان اغلب با بررسی خانواده های مشکل دار (مانند خانواده بیماران روانی) و مقایسه آنها با خانواده های سالم شروع می کنند. کارهای اولسون ، مک کابین ، بیورز و لوئیس این رویکرد را نشان می دهد.

تحقیقات متمرکز بر موضوعاتی غیر از خانواده های موفق اغلب مربوط به مطالعه خانواده های قوی است. به عنوان مثال ، تحقیق در مورد ارتباطات خانوادگی ، استفاده از زمان در خانواده ها و حل تعارض بین خانواده ها و زوجین می تواند به روشن شدن فرایندهایی در خانواده منجر شود که آنها را قوی می کند یا توانایی آنها برای موفقیت را تضعیف می کند. این تحقیق می تواند از فرضیه های مربوط به اهمیت عملکرد خانواده در یک ویژگی خانوادگی حمایت تجربی کند. علاوه بر این ، ساختارها و اقدامات توسعه یافته در این مطالعات محدودتر و شدیدتر را می توان به طور بالقوه برای استفاده در ارزیابی گسترده عوامل متعددی که موفقیت خانواده را تعیین می کنند ، مورد استفاده قرار داد. با این حال ، این مرور کلی عمدتا بر مطالعاتی است که به طور خاص بر روی تحقیقات خانواده های موفق متمرکز است.

تعریف یک خانواده موفق
هر تلاشی برای درک "اسرار" خانواده های قوی باید با درک تعریف خانواده موفق آغاز شود. یک خانواده را می توان با ویژگیهای تک تک اعضا ، با ویژگیهای تعامل با خانواده ، یا میزان انجام وظایف خاصی که بر عهده خانواده است ، موفق تشخیص داد.

یک معیار برای یک خانواده موفق این است که بتواند خود را بازتولید کند. یعنی تربیت کودکانی که خودشان به ایجاد خانواده های پایدار و هماهنگ می پردازند. البته این یک تعریف گسترده و تا حدی دایره ای است که به دلیل زمان زیادی که در انتظار بچه ها برای تشکیل خانواده خود است ، به سختی قابل اجرا است. تعدادی از تعاریف اضافی برای بررسی در دسترس است.

برخی از محققان با ایجاد الگوها و دیدگاه هایی در مورد کارکردهای خانواده به مسئله تعریف خانواده موفق پرداخته اند. کارکردهایی که مورد استفاده قرار گرفته اند بیشتر روانشناختی بوده و نه کارکردهای اجتماعی یا اقتصادی خانواده. به عنوان مثال ، لوئیس و همکارانش که از منظر بالینی به مطالعه خانواده می پردازند ، از دو وظیفه اصلی پارسون در یک خانواده برای هدایت تحقیقات خود استفاده می کنند: "یک خانواده باید فرزندان مستقل را تربیت کند و باید حمایت عاطفی کافی برای تثبیت شخصیت والدین و ادامه بلوغ عاطفی آنها. تا آنجا که یک خانواده این وظایف را انجام می دهد ، می توان آن را دارای صلاحیت دانست ؛ تا آنجا که در یک یا هر دو وظیفه ناکام ماند ، می توان آن را کمتر شایسته یا ناکارآمد در نظر گرفت. ". بنابراین ، یک خانواده تا حدی موفق است که محیط مناسبی را برای رشد کودک و والدین فراهم کند.

استینت ، از دیدگاه تحقیق درباره قوت خانواده ، پیشنهاد می کند که یک خانواده موفق یا قوی "احساس هویت مثبت خانواده را ایجاد می کند ، تعامل رضایت بخش و کامل کننده بین اعضا را تقویت می کند ، توسعه گروه خانواده و اعضای فردی را تشویق می کند و قادر به مقابله است. استرس. این تعریف استفاده شده توسط استینت در مقایسه با لوئیس در این است که علاوه بر نتایج مثبت فردی شامل عنصر رضایت از زندگی خانوادگی است. این تفاوت برای عملیاتی کردن تعریف مفاهیمی دارد که در بخش بعدی مورد بحث قرار می گیرد.

دیوید اولسون و همکارانش پیشنهاد می کنند که خانواده ها باید بتوانند: 1) "با استرس و مشکلات به شیوه ای کارآمد و موثر کنار بیایند". 2) "منابع مقابله را از داخل و خارج از خانواده داشته باشید و از آنها استفاده کنید." و 3) "در نتیجه غلبه موثر بر استرس و مشکلات ، می توانند منسجم تر ، انعطاف پذیرتر و رضایت بیشتری داشته باشند". تمرکز آنها بر توانایی خانواده برای سازگاری ، در شرایط تغییر یا بحران ، با تأکید بر تغییرات در چرخه زندگی خانواده است. تعریف آنها از خانواده قوی بستگی به تعامل خانواده دارد تا ویژگی های فرد.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

افزایش عشق و محبت در خانواده فمیلیکو

ایجاد عشق در خانواده ها: چرا آنها مهم هستند

روابط خانوادگی قوی و مثبت به خاطر خودشان لذت بخش است - فقط احساس خوبی است که بخشی از یک خانواده گرم و دوست داشتنی باشید.

 

اما عشق و محبت در خانواده به دلایل زیادی نیز اهمیت دارد. آنها:

 

به کودکان کمک کنید احساس امنیت کنند و دوست داشته شوند ، که به آنها اعتماد به نفس می دهد تا دنیای خود را کشف کنند ، چیزهای جدید را امتحان کنند و یاد بگیرند

حل مشکلات ، حل تعارض و احترام گذاشتن به اختلاف نظرها را برای خانواده خود آسان کنید

به بچه ها مهارت های مورد نیاز برای ایجاد روابط سالم خود را ارائه دهید.

به همین دلیل است که ارزش حفظ و بهبود روابطی را که با فرزندان خود و سایر اعضای خانواده به اشتراک می گذارید ، دارد.

 

بسیاری از کارهای ساده وجود دارد که می توانید برای ایجاد روابط مثبت خانوادگی انجام دهید.

 

روابط خانوادگی مثبت بخش مهمی از خانواده های قوی است. خانواده های قوی از عشق ، امنیت ، ارتباط ، ارتباط - و چند قاعده و روال معمولی رشد می کنند.

 

زمان کیفی و روابط خانوادگی

زمان باکیفیت خانوادگی این است که از بیشترین زمانی که با هم در کنار یکدیگر می گذرانید بیشترین بهره را ببرید. در اینجا چند راه وجود دارد که می توانید زمان با کیفیت را در خانواده خود ایجاد کنید:

 

از زمان روزمره با هم برای صحبت کردن و به اشتراک گذاشتن خنده استفاده کنید. به عنوان مثال ، وعده های غذایی خانوادگی و سفر با ماشین می تواند زمان های خوبی برای رسیدن به روز باشد.

وقتی دستگاه ها خاموش و دور از چشم هستند ، با هم وقت بگذارید. این به شما کمک می کند تا تمرکز همه را بر کارهایی که در آن زمان انجام می دهید یا در مورد آن صحبت می کنید ، نگه دارید.

برای تقویت روابط فردی ، با هر یک از اعضای خانواده چت کنید. فقط پنج دقیقه می تواند طول بکشد تا هر کودک به رختخواب برود.

در صورت داشتن وقت ، با شریک خود وقت بگذارید. شما می توانید به فرزندان خود توضیح دهید که رابطه شما با شریک زندگی شما خوب است که اوقات خوشی را در کنار هم بگذرانید.

به طور خانوادگی کارهای منظم و سرگرم کننده را با هم انجام دهید. این می تواند به سادگی یک بازی فوتبال خانوادگی در پارک محلی شنبه ها یا یک شب بازی روی میز خانوادگی هر هفته باشد.

ارتباطات مثبت و روابط خانوادگی

ارتباط مثبت شامل گوش دادن بدون قضاوت و بیان افکار و احساسات خود به صورت آشکار و محترمانه است. این به همه کمک می کند احساس درک ، احترام و ارزش داشته باشند و این روابط شما را تقویت می کند.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

تقسیم کار در خانه فمیلیکو

ازدواج ، کار خانگی زنان را افزایش می دهد ، در حالی که کار مردان را کاهش می دهد. با این وجود ، بیشتر همسران تقسیم کار در خانه را عادلانه می دانند. بر اساس نظرسنجی هایی که در دهه 1990 انجام شد ، اکثر همسران انتظار داشتند در کارهای خانه از میزان متوسطی کمک بگیرند. زنان به ندرت در کارهای خانوادگی پشت صحنه مانند نظارت بر مراقبت از کودکان ، مدیریت احساسات و تنش ، حفظ مکالمات یا حفظ تماس با خویشاوندان به دنبال کمک هستند. بسیاری از زنان (و برخی از مردان) از مراقبت از عزیزان رضایت و ارزش خود را به دست می آورند و در این فعالیت ها از خودمختاری برخوردارند. زنان نسبت به اکثر مردان کمتر از خدمات خانگی برخوردارند و به کمک شوهران به عنوان هدیه ای نیاز دارند که نیازمند قدردانی است. برخی از زنانی که خواهان تقسیم مساوی وظایف خانگی هستند ، متوجه می شوند که این امر هماهنگی روابط خانوادگی را که برای تقویت آنها بسیار تلاش می کنند ، تهدید می کند 


 
اگرچه مردان ساعات بیشتری را به کارهای خانه اختصاص می دهند ، اما مسئولیت توجه به زمان انجام وظایف یا تعیین استانداردهایی برای عملکرد آنها هنوز بیشتر بر عهده زنان است. زنان در دهه 1990 میلادی بار مدیریت خانه و همچنین وقت گذاشتن بیشتر و انجام ناخوشایندترین وظایف را بر دوش داشتند. در راستای تقسیم مسئولیت مدیریت امور خانه ، اکثر زوج ها همچنان مشارکت شوهران در کارهای خانه یا مراقبت از کودکان را "کمک" به زنان خود توصیف می کنند

کودکان و سایر اعضای خانواده نیز کارهای مختلف خانه را انجام می دهند. در برخی از خانوارها ، کمک های داخلی آنها به شدت مورد نیاز است. آنها به دلایل عملی و مالی ملزم به شرکت هستند. در سایر خانواده ها ، انتظار می رود که کودکان مسئولیت کارهای خانه را به عنوان بخشی از آموزش و معاشرت خود بپذیرند ، یا به این دلیل که تعهد خود را به خانواده نشان می دهد. برای کودکان و بزرگسالان ، وظایف خانگی بر اساس جنسیت تقسیم می شود ، دختران ساعات بیشتری را اختصاص می دهند و بیشتر آشپزی و نظافت را انجام می دهند. کارهای خانه کودکان معمولاً به عنوان کمک به مادر تلقی می شود و مشارکت جوانان به جای پدر جایگزین می شود

مراقبت از اقوام مسن نیز به دلیل افزایش طول عمر و کاهش نرخ باروری در سراسر جهان با افزایش سن افزایش یافته است. از آنجایی که زنان بیشتر از مردان عمر می کنند ، بیشتر به عنوان بهره برداران مراقبت از آنها استفاده می شود. همچنین زنان تمایل دارند که مراقبت از سالمندان را ارائه دهند ، به ویژه اگر ذینفع والدین باشد. اکثر این زنان سرپرست شاغل هستند یا می خواهند دوباره وارد نیروی کار شوند. مراقبت از سالمندان می تواند تأثیرات مثبت و منفی بر استرس روانی و اجتماعی مراقبان داشته باشد. در حالی که برنامه های مراقبت از سالمندان کارفرما می تواند استرس را تعدیل کند ، تنها حدود یک چهارم شرکت های بزرگ چنین برنامه هایی را در ایالات متحده ارائه می دهند. در برخی از کشورهای اروپای شمالی ، دولت مسئولیت مراقبت از سالمندان را بر عهده می گیرد ، مانند مراقبت از کودکان ، اما در بسیاری از کشورهای دیگر خانواده ها تنها مسئول هستند .

تقسیم نامتعادل کار خانگی همچنان در پویایی کار مزدی منعکس می شود. در نیروی کار جهانی ، مشاغل به تفکیک جنسیت باقی می مانند و هنوز حقوق زنان بسیار کمتر از مردان است که مشاغل مشابه یا مشابهی انجام می دهند. اگرچه بسیاری از کشورها اصل حقوق برابر برای کار برابر را در قوانین کار خود گنجانده اند و تفاوت جنسیتی در حقوق بین کشورها و مشاغل متفاوت است ، اما در هیچ کشوری زنان به اندازه مردان درآمد ندارند

زنان نه تنها از ورود به مشاغل غالباً مردانه دلسرد می شوند ، بلکه هنگام ورود ، تمایل دارند کمترین مشاغل مطلوب را پیدا کنند. علاوه بر این ، مطالعات در ایالات متحده نشان داده است که تفکیک در سطح شغل ممکن است در واقع از سطح شغلی فراتر رود . تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف نشان دهنده تفکیک شغلی مشابهی است که ارتباطی با مشارکت زنان در نیروی کار یا سطح توسعه اقتصادی ندارد. علاوه بر این ، تا آنجا که تفکیک شغلی در حال کاهش است ، حرکت مردان را بیشتر به مشاغل عمدتا زن نشان می دهد تا برعکس. سقف شیشه ای همچنان تمایل دارد که زنان را به سمت های عالی اداری و مدیریتی در تمام مناطق جهان محدود کند.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

شوهر زورگو فمیلیکو

ازدواج با یک همسر زورگو می تواند منجر به استرس ، اضطراب شود و ممکن است نشانه اولیه سوء استفاده باشد. با این وجود ، زورگویی همیشه با خشونت فیزیکی خود را نشان می دهد ، اگرچه این نیز می تواند نشانه ای از ازدواج شما با یک همسر زورگو باشد. کارین گلدشتاین ، درمانگر ازدواج و خانواده ، در مقاله ای بیان می کند که برخی از شرکا در نفی تاکتیک های زورگویی همسر خود زندگی می کنند ، زیرا "آنها نمی خواهند با این مسئله مقابله کنند". با این حال ، بدون مداخله ، این رفتار به احتمال زیاد بهبود نمی یابد.


 
تاکتیک های تهدید
آرون اندرسون ، مشاور ازدواج در مقاله ای که می گوید "آیا شما در ازدواج خود زورگو هستید؟" انگیزه زورگو "اجبار یا مجبور کردن فرد به رعایت" است. اگر شریک زندگی شما زورگو است ، ممکن است سعی کند با لحنی تهاجمی یا تهدیدهایی به شما ، فرزندان شما و دیگران صمیمیت دهد. علاوه بر این ، گلدشتاین توضیح می دهد که همسر شما ممکن است واکنش نشان دهد "گویی همه می خواهند او را بدست آورند." به عبارت دیگر ، ممکن است همسرتان به اشتباه بپردازد و از نظر کلامی یا جسمی بیش از حد دچار اشتباهات جزئی ، انتقادات سازنده یا اظهاراتی شود که نقطه نظر او را به چالش می کشد. علاوه بر این ، در زمینه رابطه ، شرکا می توانند با قطع رابطه جنسی یا درخواست صمیمیت برخلاف میل شما ، زورگویی کنند.

نظرات بی احترامی
اگرچه ممکن است اظهارات بی ادبانه گاه در هنگام مشاجره یا لکه های خشن در ازدواج شما طبیعی باشد ، اما الگوهای بی احترامی ممکن است نشان دهنده زورگویی باشد. اگر همسرتان دائماً به شما فحش می دهد یا نام شما را صدا می زند ، این ممکن است یک تاکتیک زورگویی باشد. به همین ترتیب ، اگر همسرتان به طور مکرر شغل ، مهارت های فرزندپروری یا سایر توانایی های شما را مورد بی اعتنایی قرار می دهد ، این ممکن است نشانه زورگو بودن او باشد ، روانشناس آن رنی تستا ، در قسمتی از کتاب خود ، "زورگویی درون رابطه شما" توضیح می دهد. چنین شرکایی همچنین ممکن است به فرزندان شما اظهارنظرهای بی احترامی کنند و از نمرات ، ظاهر ، مهارت های اجتماعی یا هوش آنها انتقاد کنند.

مشکلات مشارکت
زورگوها اغلب در ایجاد مشارکت موثر با همسران خود دچار مشکل می شوند زیرا آنها از پذیرفتن مسئولیت اقدامات خود امتناع می کنند. در ازدواج ، یک قلدر اغلب اشتباهات خود را کنار می گذارد و همسر خود را مسئول مشکلات ازدواج می داند. در نتیجه ، زوجین ممکن است برای تصمیم گیری ، برقراری ارتباط یا دستیابی به راه حل های مورد توافق طرفین برای مشکلات تلاش کنند. به عبارت دیگر ، اگر متوجه شدید که برای اجتناب از مشاجره تحت فشار قرار دادن همسرتان قرار می گیرید ، این ممکن است نشانه این باشد که شما با یک زورگو ازدواج کرده اید.

سوء استفاده فیزیکی
در شدیدترین شکل خود ، زورگویی در ازدواج می تواند به صورت ضربه زدن ، سیلی زدن ، ضربه زدن ، لگد زدن یا سایر انواع سوء استفاده فیزیکی باشد. این سوءاستفاده ممکن است بدون دلیل باشد یا در پاسخ به انتقاد یا هرگونه اظهارنظر دیگری باشد که قدرت همسر زورگو را به چالش بکشد. اگر شما سعی می کنید در خارج از خانه کاری پیدا کنید یا استقلال خود را تأیید کنید ، همسر زورگو ممکن است خشونت آمیز عمل کند. 

توقف زورگویی
در برخی شرایط ، همسر زورگیر ممکن است به میزان رفتار خود پی نبرد زیرا این رفتار به الگویی ریشه دار در رفتار او تبدیل شده است. در حالی که برخی از زورگوها ممکن است پس از مشاهده تأثیرات رفتار خود بر شما تغییر پذیر باشند ، برخی دیگر ممکن است از پذیرفتن اینکه رفتار آنها غیرقابل قبول است خودداری کنند. با این وجود ، هاوکینز اظهار می دارد که زورگوها اغلب قابل پیش بینی هستند "از آنجا که ما از عواقب آنها اطلاع داریم ، می توانیم پیش بینی کنیم که چگونه رفتار می کنند و می توانند منجمد شوند ، و نحوه انتخاب ما برای پاسخ به طغیان بعدی آنها را تعیین می کنیم. این دانش می تواند به متعادل سازی پیوسته قدرت کمک کند. ،" او توضیح می دهد. اگر رفتار زورگو به مرز سوءاستفاده برسد - یعنی جایی که شما یا فرزندانتان در معرض آسیب جسمی یا روحی هستید ، متوقف کردن قلدری ممکن است به معنای ترک زورگو و جستجوی مکانی امن برای زندگی باشد ، مانند زنان پناهگاه یا خانه اقوام در چنین مواردی ، مجریان قانون و سیستم دادگاه محلی شما نیز می توانند از شما در برابر انتقام جویی و ارعاب بیشتر شریک زورگویی شما محافظت کنند.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

افزایش مهر و محبت بین زن و شوهر فمیلیکو

روی سازش کار کنید. سازش می تواند دشوار باشد ، به ویژه هنگامی که احساسات پس از مشاجره در حال افزایش است. با این حال ، نیاز به صحیح بودن برای 30 ثانیه ارزش این فشار را ندارد که مشاجره می تواند روابط شما را به خطر بیندازد. طبیعی است که هر از گاهی مخالفت کنید یا حتی بحث کنید ، اما شما باید مایل باشید که طرف خود را به نام سازش و همکاری کنار بگذارید.
بحث ها را چیزی تلقی نکنید که باید "برنده" شوید. این تفکر خطرناک است ، زیرا شما و همسرتان را در مقابل یکدیگر قرار می دهد.
چیزهایی را کنار بگذارید که ارزش جنگیدن ندارند. حتی اگر اشتباه نکرده اید ، ارزش استرس و سرخوردگی از مشاجره را ندارد.
حاضر باشید یک بحث را واگذار کنید. فقط به این دلیل که شما فکر می کنید حق با شماست ، این بدان معنا نیست که بحث و گفتگو بیشتر شما را به جایی می رساند ، بنابراین قبل از تشدید آن ، آن را کنار بگذارید.
سازش باعث می شود روابط شما قوی تر شود. هنگامی که شما هر دو نیازهای خود را کنار می گذارید ، از جمله نیاز خود به درست بودن ، می توانید به عنوان یک تیم برای بهبود هر دو شریک کار کنید. 

از عبارات "من" استفاده کنید. هنگامی که شما و همسرتان اختلاف نظر دارید ، مهم است که از اتهام یا توهین خودداری کنید. یکی از راه هایی که بسیاری از همسران به طور ناخواسته به شریک خود آسیب می رسانند ، استفاده از عبارت "شما" به جای عبارت "من" است. استفاده از عبارات "من" می تواند به بیان احساس شما کمک کند و به جای آسیب رساندن به احساسات شریک زندگی ، یک گفتگوی مثبت و سازنده را ارتقا دهد.
جمله "شما" سرزنش را به شریک خود منتقل می کند. به عنوان مثال ، "شما همیشه دیر می کنید و در نتیجه باعث می شوید من بد به نظر برسم!"
بیانیه "من" مکالمه را به گونه ای تغییر می دهد که بر احساس تمرکز می کند ، نه بر سرزنش یا گناه. به عنوان مثال ، "من متوجه می شوم که شما در طول این گفتگو خیره شده اید و این باعث می شود احساس کنم که احساسات من را در نظر نمی گیرید."
گزاره "من" دارای سه جزء است: توصیف مختصر و غیر متهم کننده از رفتار خاصی که با آن مشکل داریدبا احساسات خود در مورد آن رفتار و تأثیر ملموس و ملموس رفتار خاص شریک زندگی شما بر شما. 
مولفه رفتار باید به حقایق موقعیت بچسبد ، احساسات شما باید مستقیماً با آن رفتار مرتبط باشد ، و تأثیر آن باید پیامدها را مشخص کند یا از احساسات شما در این زمینه حمایت کند.
هدف این است که تا حد ممکن خاص باشید و به موضوع مورد نظر پایبند باشید. مسائل یا احساسات غیر مرتبط دیگر را به جلو نکشید ، فقط روی تأثیرات ملموس مشکل فعلی تمرکز کنید.

هرگز بر سر شریک خود فریاد نزنید. بسیاری از مردم شروع به فریاد زدن می کنند بدون اینکه حتی خودشان متوجه شوند. وقتی با هم مشاجره می کنید ، ممکن است احساسات شما در حال افزایش باشد ، و شما ممکن است نسبت به موضوعی که در مورد آن بحث می کنید بسیار احساساتی باشید. با این حال ، فریاد زدن روی همسرتان تنها یکی از دو نتیجه را به همراه خواهد داشت: یا طرف مقابل فریاد می زند ، و شما بر سر یکدیگر فریاد می زنید ، یا شریک زندگی شما از شما می ترسد. در هر صورت ، این وضعیت مخرب است که می تواند فشار زیادی بر روابط شما وارد کند. 
ممکن است در لحظه احساس فریاد بکنید و ناراحتی های خود را برطرف کنید ، اما احساسات شما در حال افزایش است.
به احتمال زیاد شما چیزهایی را می گویید که وقتی فریاد می کنید منظور شما نیست و بعداً وقتی آرام می شوید نمی توانید آن کلمات ناراحت کننده را پس بگیرید.

راه های افزایش محبت بین زن و شوهر 

روال خود را تغییر دهید چه دو سال باشد و چه بیست سال ازدواج کرده اید ، به راحتی می توانید احساس کنید که شما و شریک زندگی خود دچار تردید شده اید. روالها به این دلیل شکل می گیرند که راحت هستند و حرکت روزمره شما را آسان می کنند ، اما افتادن در روال و روال عادی در رابطه شما می تواند به آرامی عاشقانه را از بین ببرد بدون اینکه شما حتی متوجه آن باشید. 
اگر معمولاً در بیشتر شب ها غذا می خورید ، سعی کنید برای یک شب ملاقات بیرون بروید. اگر به طور معمول وعده های غذایی جداگانه خود را تهیه می کنید ، سعی کنید برای همسرتان غذا درست کنید و با هم غذا بخورید.
با هم کاری هیجان انگیز انجام دهید که معمولاً شما و همسرتان انجام نمی دهید. لازم نیست چیز دیوانه کننده ای باشد ، اما باید هر دو شما را به تفریح ​​و هیجان همراهی کند.
با هم تعطیلات عاشقانه داشته باشید یا فقط یک روز مفرح و هیجان انگیز را با هم برنامه ریزی کنید - حتی اگر این فقط به معنای رفتن به یک کارناوال یا یک شهربازی باشد.

با یکدیگر معاشقه کنید. وقتی شما و همسرتان با هم دوست بودید ، احتمالاً دائماً با یکدیگر معاشقه می کردید. پس چرا متوقف شدی؟ اکثر زوج ها با یکدیگر راحت می شوند ، که بدیهی است که چیز خوبی است. اما نکته منفی راحت بودن فراموش کردن نحوه فعال کردن جذابیت است ، اغلب به این دلیل که چند ماه (یا حتی سالها) مجبور نبوده اید. 
ارتباط چشمی برقرار کن.
به شریک زندگی خود لبخند بزنید و خنده دار رفتار کنید.
از زبان بدن عاشقانه استفاده کنید و زبان بدن همسرتان را تقلید کنید. 
رو به روی هم بایستید ، از دست زدن به یکدیگر خودداری کنید و هنگام صحبت به یکدیگر خم شوید.


منبع:familico.ir

  • جللال میری