بهترین روانشناس

مطالب علمی روانشناسی خانواده

بهترین روانشناس

مطالب علمی روانشناسی خانواده

در این وبلاگ مسائل ئ مشکلات روانی مطرح میشود

۳ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

اگر از مشکلات خانوادگی رنج می برید که نمی توانید از پس آن برآیید،نگران نباشید خیلی ها مثل شما هستند. همه ما هنگام زندگی در یک خانواده از آن رنج می بریم. ازدواج با فردی که دوستش دارید و تشکیل خانواده یک افسانه نیست. در زندگی مشترک برخی از مشکلات به وجود می آیند، اما مشاوره خانوده راه های زیادی نیز برای رسیدگی به این مسائل وجود دارد.

هر خانواده ای مشکلاتی دارد و هر چه زودتر متوجه شویم که هیچ "پایان خوش" برای هیچ داستانی وجود ندارد، بهتر می توانیم وضعیت را مدیریت کنیم. هر فردی و هر خانواده ای دارای عیب هایی است. اما، مشکلاتی که ممکن است با آن روبرو شوید برای همه رایج هستند، حتی اگر فکر کنید که بدترین وضعیت ممکن را شما دارید.

بیایید ببینیم رایج ترین مشکلات خانوادگی چیست و چگونه می توانید آنها را مدیریت کنید.

1. دعواهای همیشگی خسته کننده

دعواها همیشه بد نیستند اما، دعواهای بدی وجود دارد که محیط را برای همه اعضای خانوداه خراب می کند. این نوع دعواها روابط را خراب می کند و همچنین بسیار خسته کننده است. گاهی اوقات، در یک رابطه، همه چیز به این بستگی دارد که به جای اینکه در مورد چه چیزی با هم بحث می کنید، چگونه در مورد راهکار ها با هم بحث می کنید.

پس بهتر است آرام بمانید، یک قدم به عقب بردارید تا انعکاس رفتار های منفی از خانوداه خارج شود. اگر شما با همان شدت طرف مقابل بحث و مشاجره کنید، دیگر نمی توان به چنین مسائل خانوادگی رسیدگی کرد.

2.اختلافات در تصمیمات والدین

بیشتر اوقات، دعواهای خانوادگی همه بر سر این است که بچه ها چگونه باید تربیت شوند. همه چیز با تصمیم گیری در مورد داشتن یا نداشتن بچه شروع می شود. در ادامه، ممکن است بر سر آموزش انضباطی، مدرسه، مذهب و بسیاری چیزهای دیگر در مورد کودک دعوا کنید. اشکالی ندارد که اختلاف نظر داشته باشید زیرا شما دو فرد مجزا هستید اما چنین مسائل خانوادگی نباید رابطه شما را از بین ببرد.

فهرستی از اولویت‌ها تهیه کنید و در مورد کارهایی که باید در آن زمینه انجام شود، بحث و گفتگوی کامل داشته باشید. اگر این ازدواج را پشت سر گذاشته اید، می توانید راه خود را از این طریق بیابید.

3. ایجاد تعادل بین و کار و زندگی

زندگی گاهی ناعادلانه است شما رویاهایی دارید اما برای تحقق آنها باید گاهی اوقات وقت خانواده خود را فدا کنید. شما این کار را برای خانواده‌تان انجام می‌دهید، اما اغلب آنها نمی‌فهمند. این تقصیر آنها نیست.

فقط باید کمی بیشتر زمان خود را مدیریت کنید. نیازی نیست به خودتان یا خانواده سخت بگیرید. فقط درک کنید که زمان با کیفیتی که با یکدیگر می گذرانید بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین، برای آنها نیز وقت بگذارید.

4. مدیریت خانواده

به اندازه کافی سخت است که خود را سازماندهی کنید، اکنون خانواده ای دارید که باید از آن مراقبت کنید. وقتی شریک زندگی و فرزندانی برای مدیریت دارید، هرج و مرج اجتناب ناپذیر است.

 

بنابراین، بهتر است به دنبال یک راه حل هوشمند باشید. چندین برنامه به شما امکان می‌دهند کارهایتان را مدیریت کنید، یک برنامه معمولی بسازید و در موارد دیگر کمک کنید. همچنین می‌توانید همه اطرافیان خود را برای کمک به شما و ایفای نقش در خانواده برای جلوگیری از چنین مسائل خانوادگی تشویق کنید.

5. عدم ارتباط مناسب

وقتی علاقه دارید که خودتان را برای یک همکار ثابت کنید، خوب است. اما، شما نباید همان تمرین را در خانه انجام دهید. وقتی بین اعضای خانواده ارتباط نادرست وجود دارد، خیلی چیزها با هم اشتباه می شود. ارتباط موضوع هر رابطه ای است. اگر در آن ضعیف باشید، روابط نمی توانند رشد کنند.

اگر در خانواده مشکلات تعاملی دارید، باید با آنها صحبت کنید و راه حلی پیدا کنید. همیشه بهتر است ارتباط برقرار کنیم تا ارتباط نادرست.

6. برخی از اعضا به شما استرس وارد می کنند

این فرد می تواند همسر، شوهر، خواهر و برادر، بچه ها یا هرکسی که وقتی وارد خانه می شود منبع استرس شما باشد. درگیری های شخصی همیشه استرس زا و سخت هستند. گاهی ما را دیوانه می کنند.

اگر تعدادی از این اعضا را در خانه دارید، بهتر است قبل از ورود به خانه آماده باشید. مواجهه و درگیری پیش بینی نشده دردناک است تا اینکه از قبل برای آن آماده باشید. به خودتان زمان بدهید و درک کنید که آنها تغییر نمی کنند.

7. تقسیم کردن کارها

وقتی صحبت از کارهای خانه است، هیچ کس از آنها لذت نمی برد. اما از آنجایی که آنها چیزهای زیادی به ما یاد می دهند. شما نمی توانید فقط از این کارها اجتناب کنید. شما باید به فرزندان خود بیاموزید که چگونه می توانند نقشی در خانواده ایفا کنند و چرا باید این کار را بکنند. اگرچه کار آسانی نیست، اما راه هایی برای انجام آن وجود دارد.

قوانینی در خانواده تنظیم کنید و از برنامه‌های کنترل والدین برای کنترل آن‌ها استفاده کنید. به فرزندان نشان دهید که چه کسی رئیس است و از آنها بخواهید که کمک کنند.

8. دور بودن از خانواده

اگر به خانواده خود نزدیک نیستید، برای شما استرس بزرگی است. تعطیلات سخت ترین زمان هایی است که در کنار آنها نیستید. دلتنگی در هر زمانی ممکن است اتفاق بیفتد.

می توانید با آنها چت تصویری کنید، بیشتر اوقات با آنها صحبت کنید تا از این دلتنگی خلاص شوید. در اطراف خود دوستان خوبی پیدا کنید که باعث می شوند احساس کنید در خانه هستید.

9. یک عضو خانواده از بیماری روانی رنج می برد

زمانی که یکی از اعضای خانواده از بیماری روانی رنج می برد، یکی از سخت ترین مسائل خانواده است. این یک مسئله جدی است و می تواند اعضای خانواده را با شدت بالا تحت تاثیر قرار دهد. اما این افراد بیشتر از همه به حمایت شما نیاز دارند.

با این حال، کمک حرفه ای مشاوره خانواده ضروری است. شما نباید فقط به این دلیل که آن فرد یکی از اعضای خانواده است، موضوع را نادیده بگیرید. صبر داشته باشید و هر زمان که لازم بود از متخصص کمک بگیرید.

10. طلاق در خانواده

طلاق خانواده را نابود می کند. این یکی از مسائل واقعاً دردناک خانوادگی است. ساختار خانواده مطمئناً به این دلیل مختل شده است. اما، شما باید در کنار خانواده خود باشید و به آنها گوش بدهید. شما نباید در این ساعت نیاز به آنها ضربه بزنید یا آنها را ترک کنید.

طلاق برای همه سخت است. بنابراین، اگر فکر می کنید به آن نیاز دارید کمک بگیرید و در کنار خانواده خود باشید.

اینها برخی از رایج ترین مشکلات خانوادگی هستند که ممکن است با آنها روبرو شوید. اکنون که می دانید چگونه با آنها رفتار کنید، به مشکلات خانواده خود پایان خوشی را بدهید که شایسته آن است و خودتان زندگی آرامی داشته باشید.

منبع: مرکز مشاوره روانشناسی آویژه

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

 

تاب آوری عاطفی زمانی است که بتوانید پس از مواجهه با یک تجربه منفی، ذهن دیوانه خود را آرام کنید. این یک انگیزه درونی است، نیرویی درونی که به وسیله آن می‌توانیم خود را در برابر تمام جنبه‌های منفی زندگی شاداب نگه داریم.

درست مانند سایر جنبه های شخصیت ما، به عنوان مثال، هوش هیجانی، هوش اجتماعی، و غیره. انعطاف پذیری عاطفی یک ویژگی است که از بدو تولد وجود دارد و در طول زندگی به رشد خود ادامه می دهد.

در بخش بعدی مقالات مرکز مشاوره خانواده آویژه، چگونگی تاب‌آوری عاطفی را از فردی به فرد دیگر و راه‌هایی که می‌توانیم قدرت بازگشت از ناملایمات را تقویت کنیم، کشف خواهیم کرد.

 

"بزرگترین افتخار در زندگی در این نیست که هرگز زمین نخوریم، بلکه در این است که هر بار که زمین می خوریم برخیزیم."

نلسون ماندلا

 

تعریف تاب آوری عاطفی چیست؟

«تاب آوری مانند یک عضله بدن شماست است. بعد از آنکه آن را به اندازه کافی قوی کنید و تلاش کمتری برای غلبه بر ضربات احساسی بعدی لازم است.

آلسیا مور

انعطاف پذیری عاطفی به معنای برنده شدن در نبرد نیست. این قدرتی است که می توان با آن از طوفان عبور کرد و همچنان بادبان را ثابت نگه داشت. با زندگی در عصر انقلاب تکنولوژیک، هر ده سال یکبار با تغییراتی که قبلاً هرگز در زندگی ما وجود نداشته است، سازگار می شویم. از دیجیتالی شدن سختگیرانه گرفته تا نفوذ 24 ساعته در رسانه های اجتماعی، طبیعی است که گاهی احساس گره خوردگی عاطفی داشته باشیم.

کلمه "تاب آوری" از کلمه لاتین "resilio" گرفته شده است که به معنای "به عقب برگشتن" یا انتقام گرفتن است.

تاب‌آوری عاطفی هنر زندگی کردن است که با خودباوری، شفقت به خود و افزایش شناخت عجین شده است. این راهی است که از طریق آن به خودمان قدرت می‌دهیم تا ناملایمات را «موقتی» درک کنیم و از طریق درد و رنج به تکامل خود ادامه دهیم. (مارانو، 2003).

به طور کلی، انعطاف‌پذیری عاطفی به معنای کنترل یک برخورد استرس‌زا و اجازه ندادن به آن برای تاثیر گذاشتن بر انگیزه های درونی ما است. این یک ویژگی «خم شو، اما نشکن» نیست، بلکه انعطاف پذیری این واقعیت است که «من شکسته‌ام» و ادامه زندگی همین رشد با قطعات شکسته کنار هم است.

وقتی انعطاف‌پذیر هستیم، نه تنها خود را با استرس و ناامیدی سازگار می‌کنیم، بلکه بینش خود را برای اجتناب از اقداماتی که ممکن است ما را به مواجهه با چنین موقعیت‌هایی سوق دهد، افزایش می‌دهیم. به مثال زیر توجه کنید:

آقای الف یک مهندس کامپیوتر، یک کارگر قابل اعتماد، یک شوهر مهربان و یک مدیر عالی است. آقای الف به موقع کارش را شروع می کند و تمرکز روی کارش دارد. او مشتاق است که از اشتباهات خود درس بگیرد، هرگز تعلل نمی کند و بنابراین، مانند بسیاری از دوستانش، هرگز ضرب الاجل را برای افزایش دادن عملکردش تعیین نمی کند. او از آنچه تاکنون توانسته به دست آورد خوشحال است.

در نتیجه : آقای الف از نظر عاطفی مقاوم است.

 

عناصر تاب آوری عاطفی چیست؟

 

تاب‌آوری عاطفی سه بلوک مهم دارد – اینها ستون‌هایی هستند که می‌توانیم تاب‌آوری را روی آن‌ها ایجاد کنیم یا روی بهبود آن کار کنیم. این سه عنصر همچنین به عنوان سه بعد تاب آوری هیجانی نامیده می شود (مک کرتی و چایلدر، 2010):

 

1. عناصر فیزیکی

 

شامل قدرت بدنی، انرژی، سلامتی خوب و سرزندگی است.

 

2. عناصر ذهنی یا روانی

 

از جمله جنبه هایی مانند سازگاری، توجه و تمرکز، عزت نفس، اعتماد به نفس، آگاهی عاطفی و تنظیم، ابراز وجود، تفکر و توانایی های استدلال.

 

3. عناصر اجتماعی

 

از جمله روابط بین فردی (کار، شریک زندگی، بچه ها، والدین، دوستان، جامعه و غیره)، انطباق گروهی، دوست داشتنی بودن، ارتباط و همکاری.

راه های آموزش تاب آوری عاطفی

تاب آوری ظرفیت حفظ عملکرد شایسته در مواجهه با عوامل استرس زای اصلی زندگی است (کاپلان، ترنر، نورمن و استیلسون، 1996).

تاب آوری عاطفی را می توان با دانش، آموزش و انگیزه مناسب توسعه داد. چه با مخاطرات محل کار دست و پنجه نرم کنید، چه درگیر یک رابطه متلاطم عاطفی باشید، یا در حال عبور از جنبه های منفی فرزندپروری کوچک در خانه باشید، با انعطاف پذیری عاطفی شما نه تنها می توانید به طور موثر با موقعیت مقابله کنید، بلکه خود را از ویرانی عاطفی نیز مصون می دارید.

یکی از جنبه‌های مهم ایجاد تاب‌آوری عاطفی، پذیرش این واقعیت است که به طور جدایی ناپذیری با سایر جنبه‌های زندگی مرتبط است. به عنوان مثال، ایجاد انعطاف پذیری در محل کار شما را در روابط شخصی خود انعطاف پذیر می کند و بالعکس. خواه این آموزش برای بهبود در یک زمینه خاص باشد یا خیر، مسلماً تأثیرات خود را در سایر جنبه های زندگی نیز نشان می دهد.

 

برنامه آموزشی تاب آوری با هدف بهبود تاب آوری عاطفی از طریق ایجاد:

 

1. خودآگاهی

 

توانایی هماهنگ کردن خود با احساسات، تعارضات درونی و ادراک خود از جهان. از طریق خودآگاهی، ما به درک عمیق تری از اینکه چگونه احساسات به اعمال ما کمک می کنند، به دست می آوریم.

خودآگاهی به جای اینکه به دنبال کمک در خارج از خودمان باشیم، یا دنیا را به خاطر بدبختی هایمان سرزنش کنیم، به ما شهامت می دهد که در درون خود به دنبال پاسخ بگردیم. با ایجاد هماهنگی بیشتر با دنیای درونی خود، ساختن خودآگاهی به ما کمک می کند تا توانمندتر و آگاه تر شویم.

 

2. پایداری

 

آموزش تاب آوری به فرد کمک می کند تا ثبات و تعهد خود را برای ادامه تلاش برای رسیدن به اهداف ایجاد کند. چه در مواجهه با عوامل استرس زای بیرونی یا مدیریت درگیری های داخلی، پشتکار انگیزه درونی را زنده نگه می دارد.

 

3. کنترل عاطفی

 

افراد با سطوح بالاتری از کنترل هیجانی و خود کنترلی می توانند مسیر خود را تغییر دهند و احساسات خود را در دست بگیرند. آنها کمتر تحت فشار استرس قرار می گیرند یا اجازه نمی دهند که بر زندگی آنها تأثیر بگذارد. آنها قبل از عمل کردن فکر می کنند و به سرعت به نتیجه گیری نمی پردازند.

 

4. تفکر انعطاف پذیر

 

آلیس بویز (2014)، اشاره کرد که تفکر انعطاف پذیر یک جنبه ضروری از سلامت روان است که به موفقیت شخصی و حرفه ای هر انسانی کمک می کند.

این یک مهارت اجتماعی قدرتمند است که شامل خوش بینی، سازگاری، عقلانیت و تفکر مثبت است. فردی که از طریق آموزش یا تجربه این مهارت ها را دارد یا توسعه داده است، قطعاً از نظر عاطفی انعطاف پذیرتر و متعادل تر در زندگی خواهد بود.

 

5. روابط بین فردی

 

داشتن روابط شخصی خوب هم یک محصول جانبی و هم لازمه تاب آوری عاطفی است. اگر قدرت ایجاد پیوندهای بین فردی قوی در سطح حرفه ای یا شخصی را داشته باشیم، در حال حاضر یک گام به جلو برای یک زندگی انعطاف پذیر برداشته ایم.

جنی فیلیپس، Ph.D. در علوم اجتماعی و آموزش از دانشگاه انتاریو در یکی از وبلاگ‌های خود (2014) اشاره کرد که ایجاد روابط بین فردی قوی دید ما را گسترش می‌دهد - این روش دید ما از جهان و خود را تغییر می‌دهد.

ما موجوداتی اجتماعی هستیم و حمایت شدن توسط مردم به ما قدرت می دهد تا بر مشکلات غلبه کنیم، آنها را تحمل کنیم و از آنها تکامل پیدا کنیم. برای ایجاد انعطاف پذیری عاطفی در یک زمینه بزرگتر، باید ظرفیت بهبود روابط بین فردی موجود خود را داشته باشیم و برای ایجاد روابط جدید آماده باشیم.

 

منبع: https://psychology.avije.org/

 

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

همه ما مرتکب اشتباه می شویم و باید به فرزندان خود - با مثال خودمان - بیاموزیم که از عهده آن عیب ها برآیند، حتی زمانی که واقعاً برای ما شرم آور باشد.

یا حتی زمانی که احساس می‌کنیم از کاری که فرزندانمان انجام داده‌اند، عصبانی می‌شویم.

مهمترین چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که آرام بمانید و با عذرخواهی صمیمانه رفتار کنید.

 

عذرخواهی از کودک به او مسئولیت پذیری را می آموزد

همه پدر و مادرها دوست دارند رفتار و خلقیات پسندیده را به فرزندان خود بیاموزند تا آن ها روابط سالم و بهتری را با دیگران برقرار کنند. یکی از این خلقیات، افزایش مهارت مسئولیت پذیری کودک است. برای اینکه کودک بیاموزد در برابر خطاها و اشتباهات خود مسئول بوده و باید در قبال کارهای اشتباه خود عذرخواهی کند، باید خودمان این رفتار را در خود تقویت کنیم. بنابراین هر زمان که احساس کردید که رفتار شما اشتباه بوده است با عذرخواهی از فرزند به او یاد می‌دهید که باید مسئولیت اشتباهش را بپذیرد.

 

اتفاقی که افتاد را توصیف کنید

مطمئن شوید که عذرخواهی شما تأثیر عمل شما بر فرزندتان را تأیید می کند. "همه ما خیلی ناراحت بودیم، درست است؟ تو داشتی فریاد می زدی. بعد من شروع کردم به داد زدن. و تو شروع به گریه کردی. ببخشید اگر شما را ترساندم. من خیلی ناراحت شدم، اما وظیفه من این است که احساسات خودم را مدیریت کنم. فریاد زدن راهی خوبی برای آرام کردن کسی که دوستش دارید نیست."

 

در برابر میل به سرزنش مقاومت کنید.

بسیاری از ما شروع به عذرخواهی می کنیم و سپس به دلیل اشتباه کودک بهانه می گیریم. مطمئنا، من فریاد زدم - اما تو لیاقتش را داشتی!

علاوه بر این، ما بزرگسالان هستیم. وظیفه ما این است که الگو باشیم، مهم نیست که چه باشد. ما در مرکز مشاوره فمیلیکو مطمئن هستیم که فرزند شما همیشه می تواند بهانه ای بیاورد که چرا آنقدر عصبانی بود که مجبور شد بر سر خواهر یا برادرش فریاد بزند. اما مطمئناً هرگز بهانه ای برای آن رفتار وجود ندارد، چه از جانب فرزندمان و چه از جانب ما. اگر می‌خواهیم بچه‌ها یاد بگیرند خشم خود را به درستی ابراز کنند، باید با رفتار خودمان به آنها نشان دهیم.

 

توضیح دادن اشکالی ندارد، اما یک عذرخواهی خوب را با بهانه تراشی برای رفتارتان خراب نکنید.

پس نه اینجوری:

"من روز بسیار سختی را پشت سر گذاشتم؛ همه چیز در محل کار اشتباه پیش رفت- پس سرت فریاد زدم !

مثل این:

"من روز بسیار سختی را پشت سر گذاشتم؛ همه چیز در محل کار به هم ریخت. -- پس سرت داد زدم. اما این بهانه ای نیست. هیچ کس سزاوار فریاد زدن نیست، هرگز. وقتی عصبانی می شویم، وظیفه ما این است که احساسات خود را بدون حمله به طرف مقابل ابراز کنیم، و فریاد زدن یک رفتار بد است. متاسفم."

 

مسئولیت پذیری را با بر عهده گرفتن مسئولیت هر کاری که می توانید در یک موقعیت معین الگو برداری کنید.

"بسیار متاسفم که اینجا نبودم تا به شما کمک کنم تا این مشکل را حل کنید." وقتی شما خودتان را سرزنش نمی کنید و متاسفید که آنجا نبودید و حتی سهم کوچکی از مسئولیت را به عهده می‌گیرید، به فرزندانتان کمک می‌کند تا از خود عذرخواهی کنند.

 

اگر می توانید به خودتان فرصت بدهید.

"ببخشید، عزیزم، من نمی خواستم به شما صدمه بزنم. اجازه دهید دوباره آن را امتحان کنم. این چیزی است که می خواستم بگویم..."

 

به کودک خود بخشیدن را یاد بده

قدرت بخشش و بخشیدن دیگران زمانی که شما می‌توانید به شکل دیگری رفتار کنید، یک مهارت و قدرت است که باید از بچگی به کودک خود بیاموزید. وقتی شما مرتکب خطا و اشتباهی شده و از کودک خود معذرت خواهی می‌کنید، در واقع او را در موقعیتی قرار می‌دهید که بتواند بخشش را تمرین کند. در چنین شرایطی کودک معنا و مفهوم بخشش را درک کرده و در بزرگسالی روابط بهتری را تجربه خواهد کرد.

منبع:

مشاوره فمیلیکو

  • جللال میری