بهترین روانشناس

مطالب علمی روانشناسی خانواده

بهترین روانشناس

مطالب علمی روانشناسی خانواده

در این وبلاگ مسائل ئ مشکلات روانی مطرح میشود

  • ۰
  • ۰

خیانت زن شوهردار فمیلیکو

دلایل ثانویه خیانت
علاوه بر دلایل اصلی خیانت که ذکر شد ، دلایل ثانویه ای وجود دارد که ممکن است به یک رابطه منجر شود. برخی از این موارد عبارتند از:

اینترنت: داشتن یک رابطه ، به ویژه یک رابطه عاطفی ، بسیار ساده تر از گذشته است و سایت های رسانه های اجتماعی در بسیاری از امور و طلاق ها دخیل بوده اند. خیانت اینترنتی یا "خیانت آنلاین" همچنان تقلب است ، حتی اگر این دو نفر هرگز رو در رو ملاقات نکرده باشند.
فرصت: دوره های غیبت ، اعم از سفر برای کار یا خدمت در ارتش ، فرصت های بیشتری را برای وقوع امور فراهم می کند. غیبت به همسر این امکان را می دهد که با کمی خطر رابطه داشته باشد یا ممکن است منجر به تنهایی و کینه شود. در حالی که ازدواج از راه دور ایده آل نیست ، راه هایی وجود دارد که در زمان جدایی ، ازدواج را قوی نگه دارید.
مرزهای ضعیف: مرزهای شخصی ضعیف یا محدودیت هایی که برای دیگران در مورد آنچه که به نظر ما قابل قبول یا غیرقابل قبول است می گذاریم ، همچنین می تواند شانس وقوع یک رابطه را افزایش دهد. افرادی که نه گفتن را برایشان دشوار می کند (بیش از حد سازگار هستند یا "مردم را خوشحال می کنند") ممکن است خود را در یک رابطه قرار دهند ، حتی اگر در ابتدا آن چیزی نبود که آنها می خواستند.
مقابله با همسر خیانتکار
گاهی اوقات افراد مشکوک می شوند که همسرشان خیانت می کند اما هیچ مدرک محکمی ندارند. در حالی که اغلب بهترین رویکرد در ازدواج مستقیم است ، ممکن است تعجب کنید

اگر صدمه بیشتری وارد کند ، مستقیماً بپرسید. و البته ، پاسخی که همسرتان می دهد می تواند حقیقت یا دروغ باشد.

بهترین رویکرد برای زوج های مختلف متفاوت خواهد بود ، اما اگر نگران هستید ، ممکن است ایده خوبی باشد که به دنبال برخی از علائم باشید.

 نشانه های خیانت زن به شوهر چیست؟
گریه برای کمک در مقابل استراتژی خروج
در برخی از ازدواج ها ، یک رابطه فریاد برای کمک است ، راهی برای مجبور کردن زوجین تا سرانجام با مشکلاتی روبرو شوند که هر دو طرف از آنها آگاه هستند اما به آنها توجه نمی کنند. در این مورد ، شریک اغلب در واقع سعی می کند به عنوان راهی برای مطرح کردن موضوع گرفتار شود. در مواقع دیگر شریک ممکن است خیانت را به عنوان یک راه حل خروج - راهی برای پایان دادن به یک ازدواج ناخوشایند - تلقی کند.

صرف نظر از دلیل اصلی خیانت زن به شوهر ، بسته به نحوه برخورد با خیانت ، می تواند ازدواج را خراب کند یا کاتالیزوری برای بازسازی آن باشد.

 آیا ازدواج شما می تواند از خیانت جان سالم به در ببرد؟
وقتی اشتباه کرده اید
با این حال ، ممکن است بخواهید بررسی کنید که چگونه پویایی بین شما و همسرتان شما را به این نقطه رسانده است. تشخیص اینکه خیانت یکی از علائم مسائل عمیق تر است می تواند زوجین را بر آن داشته باشد تا مشکلات اساسی در روابط خود را برطرف کرده و به هم نزدیک شوند.

اگر شما مورد خیانت قرار گرفتید ، بسیار مهم است که بدانید شما مسئول تصمیم همسرتان برای خیانت نیستید. شما مقصر رفتار او نیستید.

زنان تمایل دارند روابط عاطفی را بیشتر از روابط جنسی تهدید کنند ، در حالی که مردان تمایل بیشتری برای بخشیدن امور عاطفی دارند ، اما برای هر دو ، رایج ترین پاسخ به اطلاع از رابطه شریک زندگی خود حسادت است.

حتی اگر شما اشتباه کرده باشید ، کار با یک متخصص ممکن است در کنار آمدن و بازیابی خود مفید باشد. حسادت حل نشده می تواند منجر به کینه شود و همانطور که ضرب المثل قدیمی مدعی است: "کینه مثل سمی است که خودت می نوشی ، و سپس منتظر مرگ طرف مقابل می ماند."

 نکاتی برای مقابله با خیانت همسرتان
غلبه بر خیانت
برخی از زوج ها می توانند خیانت گذشته را پشت سر بگذارند و حتی یک رابطه بهتر را ادامه دهند ، در حالی که برخی دیگر نمی توانند. مطمئناً مواقعی وجود دارد که ادامه ازدواج توصیه نمی شود.

قبل از اینکه ویژگی های رابطه را از دیدگاه همسرتان تجزیه و تحلیل کنید و ببینید چرا این رابطه بر اساس نیازهای او رخ داده است ، مهم است که به نیازهای خود نگاه کنید. این می تواند بیش از آنچه به نظر می رسد چالش برانگیز باشد ، به ویژه در میان حسادت و عصبانیت.

اگر شما کسی هستید که رابطه داشته اید ، اگر امیدوار هستید که ازدواج خود را نجات دهید ، چندین مرحله را می توانید انجام دهید. قبل از هر چیز باید فریب و دروغ را متوقف کنید و انتخاب خود را داشته باشید. صبور بودن و دادن فضا به همسر ضروری است. این نمی گوید که نتیجه می گیرد. ممکن است نباشد. اما بدون پذیرش مسئولیت کامل (سرزنش نکردن یا توجیه رفتار خود) شانس کم است.

شانس اینکه بتوانید از این رابطه عبور کنید به عوامل زیادی بستگی دارد ، مانند دلایل وقوع آن و ویژگی های هر دو نفر. برای درک واقعی و حرکت رو به جلو ، هر دو شریک باید به حرف دیگری گوش دهند (که در این شرایط بسیار چالش برانگیز است) ، و تصور نکنند که انگیزه یا احساسات شریک زندگی آنها همان احساسات خود آنهاست.

برای کسانی که تصمیم به تلاش برای غلبه بر خیانت دارند ، به نظر می رسد که ظرفیت متقابل برای بخشش و تعهد قوی به رابطه کلیدی است.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

خانواده موفق فمیلیکو
محققان ، سیاست گذاران و رسانه ها توجه قابل توجهی را به مشکلات خانواده ها و اینکه چگونه برخی از خانواده ها نیازهای اعضای خود را برآورده نمی کنند ، متمرکز کرده اند. توجه بسیار کمی به خانواده های قوی و سالم و ویژگی هایی که آنها را موفق می کند ، پرداخته شده است. درک "اسرار" خانواده موفق برای پزشکان و مشاوران مفید خواهد بود زیرا آنها برنامه های مداخله ای را طراحی می کنند که برای کمک به خانواده ها طراحی شده است. میزان مهارت های قابل آموزش ویژگی های خانواده های سالم ، بر برنامه های توسعه سیاست و مداخله تأثیر می گذارد. اطلاعات مربوط به نقاط قوت خانواده نیز می تواند برای کسانی که به دنبال بهبود زندگی خانوادگی هستند مفید باشد.

مطالعه نقاط قوت خانواده موفق توسط محققان از رشته های مختلف از جمله روانپزشکی ، جامعه شناسی ، روانشناسی و مشاوره خانواده/ازدواج دنبال شده است. 


مرور ادبیات مربوط به خانواده های موفق دو استراتژی کلی را نشان می دهد که برای کشف عوامل موثر در موفقیت خانواده استفاده شده است. اول ، مطالعه نقاط قوت خانواده به خودی خود وجود دارد. این مجموعه ای از تحقیقات است که خانواده های قوی را بررسی می کند تا مشخص شود چه چیزی آنها را قوی می کند. کار استینت و دفرین در پروژه تحقیقی قوای خانواده چنین دیدگاهی را نشان می دهد. آنها بر نقاط قوت تمرکز می کنند. از طرف دیگر ، محققانی هستند که خانواده های سالم یا عادی و ویژگی هایی را که آنها را از همتایان ناکارآمد خود متمایز می کند ، مطالعه می کنند. این محققان اغلب با بررسی خانواده های مشکل دار (مانند خانواده بیماران روانی) و مقایسه آنها با خانواده های سالم شروع می کنند. کارهای اولسون ، مک کابین ، بیورز و لوئیس این رویکرد را نشان می دهد.

تحقیقات متمرکز بر موضوعاتی غیر از خانواده های موفق اغلب مربوط به مطالعه خانواده های قوی است. به عنوان مثال ، تحقیق در مورد ارتباطات خانوادگی ، استفاده از زمان در خانواده ها و حل تعارض بین خانواده ها و زوجین می تواند به روشن شدن فرایندهایی در خانواده منجر شود که آنها را قوی می کند یا توانایی آنها برای موفقیت را تضعیف می کند. این تحقیق می تواند از فرضیه های مربوط به اهمیت عملکرد خانواده در یک ویژگی خانوادگی حمایت تجربی کند. علاوه بر این ، ساختارها و اقدامات توسعه یافته در این مطالعات محدودتر و شدیدتر را می توان به طور بالقوه برای استفاده در ارزیابی گسترده عوامل متعددی که موفقیت خانواده را تعیین می کنند ، مورد استفاده قرار داد. با این حال ، این مرور کلی عمدتا بر مطالعاتی است که به طور خاص بر روی تحقیقات خانواده های موفق متمرکز است.

تعریف یک خانواده موفق
هر تلاشی برای درک "اسرار" خانواده های قوی باید با درک تعریف خانواده موفق آغاز شود. یک خانواده را می توان با ویژگیهای تک تک اعضا ، با ویژگیهای تعامل با خانواده ، یا میزان انجام وظایف خاصی که بر عهده خانواده است ، موفق تشخیص داد.

یک معیار برای یک خانواده موفق این است که بتواند خود را بازتولید کند. یعنی تربیت کودکانی که خودشان به ایجاد خانواده های پایدار و هماهنگ می پردازند. البته این یک تعریف گسترده و تا حدی دایره ای است که به دلیل زمان زیادی که در انتظار بچه ها برای تشکیل خانواده خود است ، به سختی قابل اجرا است. تعدادی از تعاریف اضافی برای بررسی در دسترس است.

برخی از محققان با ایجاد الگوها و دیدگاه هایی در مورد کارکردهای خانواده به مسئله تعریف خانواده موفق پرداخته اند. کارکردهایی که مورد استفاده قرار گرفته اند بیشتر روانشناختی بوده و نه کارکردهای اجتماعی یا اقتصادی خانواده. به عنوان مثال ، لوئیس و همکارانش که از منظر بالینی به مطالعه خانواده می پردازند ، از دو وظیفه اصلی پارسون در یک خانواده برای هدایت تحقیقات خود استفاده می کنند: "یک خانواده باید فرزندان مستقل را تربیت کند و باید حمایت عاطفی کافی برای تثبیت شخصیت والدین و ادامه بلوغ عاطفی آنها. تا آنجا که یک خانواده این وظایف را انجام می دهد ، می توان آن را دارای صلاحیت دانست ؛ تا آنجا که در یک یا هر دو وظیفه ناکام ماند ، می توان آن را کمتر شایسته یا ناکارآمد در نظر گرفت. ". بنابراین ، یک خانواده تا حدی موفق است که محیط مناسبی را برای رشد کودک و والدین فراهم کند.

استینت ، از دیدگاه تحقیق درباره قوت خانواده ، پیشنهاد می کند که یک خانواده موفق یا قوی "احساس هویت مثبت خانواده را ایجاد می کند ، تعامل رضایت بخش و کامل کننده بین اعضا را تقویت می کند ، توسعه گروه خانواده و اعضای فردی را تشویق می کند و قادر به مقابله است. استرس. این تعریف استفاده شده توسط استینت در مقایسه با لوئیس در این است که علاوه بر نتایج مثبت فردی شامل عنصر رضایت از زندگی خانوادگی است. این تفاوت برای عملیاتی کردن تعریف مفاهیمی دارد که در بخش بعدی مورد بحث قرار می گیرد.

دیوید اولسون و همکارانش پیشنهاد می کنند که خانواده ها باید بتوانند: 1) "با استرس و مشکلات به شیوه ای کارآمد و موثر کنار بیایند". 2) "منابع مقابله را از داخل و خارج از خانواده داشته باشید و از آنها استفاده کنید." و 3) "در نتیجه غلبه موثر بر استرس و مشکلات ، می توانند منسجم تر ، انعطاف پذیرتر و رضایت بیشتری داشته باشند". تمرکز آنها بر توانایی خانواده برای سازگاری ، در شرایط تغییر یا بحران ، با تأکید بر تغییرات در چرخه زندگی خانواده است. تعریف آنها از خانواده قوی بستگی به تعامل خانواده دارد تا ویژگی های فرد.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

افزایش عشق و محبت در خانواده فمیلیکو

ایجاد عشق در خانواده ها: چرا آنها مهم هستند

روابط خانوادگی قوی و مثبت به خاطر خودشان لذت بخش است - فقط احساس خوبی است که بخشی از یک خانواده گرم و دوست داشتنی باشید.

 

اما عشق و محبت در خانواده به دلایل زیادی نیز اهمیت دارد. آنها:

 

به کودکان کمک کنید احساس امنیت کنند و دوست داشته شوند ، که به آنها اعتماد به نفس می دهد تا دنیای خود را کشف کنند ، چیزهای جدید را امتحان کنند و یاد بگیرند

حل مشکلات ، حل تعارض و احترام گذاشتن به اختلاف نظرها را برای خانواده خود آسان کنید

به بچه ها مهارت های مورد نیاز برای ایجاد روابط سالم خود را ارائه دهید.

به همین دلیل است که ارزش حفظ و بهبود روابطی را که با فرزندان خود و سایر اعضای خانواده به اشتراک می گذارید ، دارد.

 

بسیاری از کارهای ساده وجود دارد که می توانید برای ایجاد روابط مثبت خانوادگی انجام دهید.

 

روابط خانوادگی مثبت بخش مهمی از خانواده های قوی است. خانواده های قوی از عشق ، امنیت ، ارتباط ، ارتباط - و چند قاعده و روال معمولی رشد می کنند.

 

زمان کیفی و روابط خانوادگی

زمان باکیفیت خانوادگی این است که از بیشترین زمانی که با هم در کنار یکدیگر می گذرانید بیشترین بهره را ببرید. در اینجا چند راه وجود دارد که می توانید زمان با کیفیت را در خانواده خود ایجاد کنید:

 

از زمان روزمره با هم برای صحبت کردن و به اشتراک گذاشتن خنده استفاده کنید. به عنوان مثال ، وعده های غذایی خانوادگی و سفر با ماشین می تواند زمان های خوبی برای رسیدن به روز باشد.

وقتی دستگاه ها خاموش و دور از چشم هستند ، با هم وقت بگذارید. این به شما کمک می کند تا تمرکز همه را بر کارهایی که در آن زمان انجام می دهید یا در مورد آن صحبت می کنید ، نگه دارید.

برای تقویت روابط فردی ، با هر یک از اعضای خانواده چت کنید. فقط پنج دقیقه می تواند طول بکشد تا هر کودک به رختخواب برود.

در صورت داشتن وقت ، با شریک خود وقت بگذارید. شما می توانید به فرزندان خود توضیح دهید که رابطه شما با شریک زندگی شما خوب است که اوقات خوشی را در کنار هم بگذرانید.

به طور خانوادگی کارهای منظم و سرگرم کننده را با هم انجام دهید. این می تواند به سادگی یک بازی فوتبال خانوادگی در پارک محلی شنبه ها یا یک شب بازی روی میز خانوادگی هر هفته باشد.

ارتباطات مثبت و روابط خانوادگی

ارتباط مثبت شامل گوش دادن بدون قضاوت و بیان افکار و احساسات خود به صورت آشکار و محترمانه است. این به همه کمک می کند احساس درک ، احترام و ارزش داشته باشند و این روابط شما را تقویت می کند.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

تقسیم کار در خانه فمیلیکو

ازدواج ، کار خانگی زنان را افزایش می دهد ، در حالی که کار مردان را کاهش می دهد. با این وجود ، بیشتر همسران تقسیم کار در خانه را عادلانه می دانند. بر اساس نظرسنجی هایی که در دهه 1990 انجام شد ، اکثر همسران انتظار داشتند در کارهای خانه از میزان متوسطی کمک بگیرند. زنان به ندرت در کارهای خانوادگی پشت صحنه مانند نظارت بر مراقبت از کودکان ، مدیریت احساسات و تنش ، حفظ مکالمات یا حفظ تماس با خویشاوندان به دنبال کمک هستند. بسیاری از زنان (و برخی از مردان) از مراقبت از عزیزان رضایت و ارزش خود را به دست می آورند و در این فعالیت ها از خودمختاری برخوردارند. زنان نسبت به اکثر مردان کمتر از خدمات خانگی برخوردارند و به کمک شوهران به عنوان هدیه ای نیاز دارند که نیازمند قدردانی است. برخی از زنانی که خواهان تقسیم مساوی وظایف خانگی هستند ، متوجه می شوند که این امر هماهنگی روابط خانوادگی را که برای تقویت آنها بسیار تلاش می کنند ، تهدید می کند 


 
اگرچه مردان ساعات بیشتری را به کارهای خانه اختصاص می دهند ، اما مسئولیت توجه به زمان انجام وظایف یا تعیین استانداردهایی برای عملکرد آنها هنوز بیشتر بر عهده زنان است. زنان در دهه 1990 میلادی بار مدیریت خانه و همچنین وقت گذاشتن بیشتر و انجام ناخوشایندترین وظایف را بر دوش داشتند. در راستای تقسیم مسئولیت مدیریت امور خانه ، اکثر زوج ها همچنان مشارکت شوهران در کارهای خانه یا مراقبت از کودکان را "کمک" به زنان خود توصیف می کنند

کودکان و سایر اعضای خانواده نیز کارهای مختلف خانه را انجام می دهند. در برخی از خانوارها ، کمک های داخلی آنها به شدت مورد نیاز است. آنها به دلایل عملی و مالی ملزم به شرکت هستند. در سایر خانواده ها ، انتظار می رود که کودکان مسئولیت کارهای خانه را به عنوان بخشی از آموزش و معاشرت خود بپذیرند ، یا به این دلیل که تعهد خود را به خانواده نشان می دهد. برای کودکان و بزرگسالان ، وظایف خانگی بر اساس جنسیت تقسیم می شود ، دختران ساعات بیشتری را اختصاص می دهند و بیشتر آشپزی و نظافت را انجام می دهند. کارهای خانه کودکان معمولاً به عنوان کمک به مادر تلقی می شود و مشارکت جوانان به جای پدر جایگزین می شود

مراقبت از اقوام مسن نیز به دلیل افزایش طول عمر و کاهش نرخ باروری در سراسر جهان با افزایش سن افزایش یافته است. از آنجایی که زنان بیشتر از مردان عمر می کنند ، بیشتر به عنوان بهره برداران مراقبت از آنها استفاده می شود. همچنین زنان تمایل دارند که مراقبت از سالمندان را ارائه دهند ، به ویژه اگر ذینفع والدین باشد. اکثر این زنان سرپرست شاغل هستند یا می خواهند دوباره وارد نیروی کار شوند. مراقبت از سالمندان می تواند تأثیرات مثبت و منفی بر استرس روانی و اجتماعی مراقبان داشته باشد. در حالی که برنامه های مراقبت از سالمندان کارفرما می تواند استرس را تعدیل کند ، تنها حدود یک چهارم شرکت های بزرگ چنین برنامه هایی را در ایالات متحده ارائه می دهند. در برخی از کشورهای اروپای شمالی ، دولت مسئولیت مراقبت از سالمندان را بر عهده می گیرد ، مانند مراقبت از کودکان ، اما در بسیاری از کشورهای دیگر خانواده ها تنها مسئول هستند .

تقسیم نامتعادل کار خانگی همچنان در پویایی کار مزدی منعکس می شود. در نیروی کار جهانی ، مشاغل به تفکیک جنسیت باقی می مانند و هنوز حقوق زنان بسیار کمتر از مردان است که مشاغل مشابه یا مشابهی انجام می دهند. اگرچه بسیاری از کشورها اصل حقوق برابر برای کار برابر را در قوانین کار خود گنجانده اند و تفاوت جنسیتی در حقوق بین کشورها و مشاغل متفاوت است ، اما در هیچ کشوری زنان به اندازه مردان درآمد ندارند

زنان نه تنها از ورود به مشاغل غالباً مردانه دلسرد می شوند ، بلکه هنگام ورود ، تمایل دارند کمترین مشاغل مطلوب را پیدا کنند. علاوه بر این ، مطالعات در ایالات متحده نشان داده است که تفکیک در سطح شغل ممکن است در واقع از سطح شغلی فراتر رود . تحقیقات انجام شده در کشورهای مختلف نشان دهنده تفکیک شغلی مشابهی است که ارتباطی با مشارکت زنان در نیروی کار یا سطح توسعه اقتصادی ندارد. علاوه بر این ، تا آنجا که تفکیک شغلی در حال کاهش است ، حرکت مردان را بیشتر به مشاغل عمدتا زن نشان می دهد تا برعکس. سقف شیشه ای همچنان تمایل دارد که زنان را به سمت های عالی اداری و مدیریتی در تمام مناطق جهان محدود کند.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

شوهر زورگو فمیلیکو

ازدواج با یک همسر زورگو می تواند منجر به استرس ، اضطراب شود و ممکن است نشانه اولیه سوء استفاده باشد. با این وجود ، زورگویی همیشه با خشونت فیزیکی خود را نشان می دهد ، اگرچه این نیز می تواند نشانه ای از ازدواج شما با یک همسر زورگو باشد. کارین گلدشتاین ، درمانگر ازدواج و خانواده ، در مقاله ای بیان می کند که برخی از شرکا در نفی تاکتیک های زورگویی همسر خود زندگی می کنند ، زیرا "آنها نمی خواهند با این مسئله مقابله کنند". با این حال ، بدون مداخله ، این رفتار به احتمال زیاد بهبود نمی یابد.


 
تاکتیک های تهدید
آرون اندرسون ، مشاور ازدواج در مقاله ای که می گوید "آیا شما در ازدواج خود زورگو هستید؟" انگیزه زورگو "اجبار یا مجبور کردن فرد به رعایت" است. اگر شریک زندگی شما زورگو است ، ممکن است سعی کند با لحنی تهاجمی یا تهدیدهایی به شما ، فرزندان شما و دیگران صمیمیت دهد. علاوه بر این ، گلدشتاین توضیح می دهد که همسر شما ممکن است واکنش نشان دهد "گویی همه می خواهند او را بدست آورند." به عبارت دیگر ، ممکن است همسرتان به اشتباه بپردازد و از نظر کلامی یا جسمی بیش از حد دچار اشتباهات جزئی ، انتقادات سازنده یا اظهاراتی شود که نقطه نظر او را به چالش می کشد. علاوه بر این ، در زمینه رابطه ، شرکا می توانند با قطع رابطه جنسی یا درخواست صمیمیت برخلاف میل شما ، زورگویی کنند.

نظرات بی احترامی
اگرچه ممکن است اظهارات بی ادبانه گاه در هنگام مشاجره یا لکه های خشن در ازدواج شما طبیعی باشد ، اما الگوهای بی احترامی ممکن است نشان دهنده زورگویی باشد. اگر همسرتان دائماً به شما فحش می دهد یا نام شما را صدا می زند ، این ممکن است یک تاکتیک زورگویی باشد. به همین ترتیب ، اگر همسرتان به طور مکرر شغل ، مهارت های فرزندپروری یا سایر توانایی های شما را مورد بی اعتنایی قرار می دهد ، این ممکن است نشانه زورگو بودن او باشد ، روانشناس آن رنی تستا ، در قسمتی از کتاب خود ، "زورگویی درون رابطه شما" توضیح می دهد. چنین شرکایی همچنین ممکن است به فرزندان شما اظهارنظرهای بی احترامی کنند و از نمرات ، ظاهر ، مهارت های اجتماعی یا هوش آنها انتقاد کنند.

مشکلات مشارکت
زورگوها اغلب در ایجاد مشارکت موثر با همسران خود دچار مشکل می شوند زیرا آنها از پذیرفتن مسئولیت اقدامات خود امتناع می کنند. در ازدواج ، یک قلدر اغلب اشتباهات خود را کنار می گذارد و همسر خود را مسئول مشکلات ازدواج می داند. در نتیجه ، زوجین ممکن است برای تصمیم گیری ، برقراری ارتباط یا دستیابی به راه حل های مورد توافق طرفین برای مشکلات تلاش کنند. به عبارت دیگر ، اگر متوجه شدید که برای اجتناب از مشاجره تحت فشار قرار دادن همسرتان قرار می گیرید ، این ممکن است نشانه این باشد که شما با یک زورگو ازدواج کرده اید.

سوء استفاده فیزیکی
در شدیدترین شکل خود ، زورگویی در ازدواج می تواند به صورت ضربه زدن ، سیلی زدن ، ضربه زدن ، لگد زدن یا سایر انواع سوء استفاده فیزیکی باشد. این سوءاستفاده ممکن است بدون دلیل باشد یا در پاسخ به انتقاد یا هرگونه اظهارنظر دیگری باشد که قدرت همسر زورگو را به چالش بکشد. اگر شما سعی می کنید در خارج از خانه کاری پیدا کنید یا استقلال خود را تأیید کنید ، همسر زورگو ممکن است خشونت آمیز عمل کند. 

توقف زورگویی
در برخی شرایط ، همسر زورگیر ممکن است به میزان رفتار خود پی نبرد زیرا این رفتار به الگویی ریشه دار در رفتار او تبدیل شده است. در حالی که برخی از زورگوها ممکن است پس از مشاهده تأثیرات رفتار خود بر شما تغییر پذیر باشند ، برخی دیگر ممکن است از پذیرفتن اینکه رفتار آنها غیرقابل قبول است خودداری کنند. با این وجود ، هاوکینز اظهار می دارد که زورگوها اغلب قابل پیش بینی هستند "از آنجا که ما از عواقب آنها اطلاع داریم ، می توانیم پیش بینی کنیم که چگونه رفتار می کنند و می توانند منجمد شوند ، و نحوه انتخاب ما برای پاسخ به طغیان بعدی آنها را تعیین می کنیم. این دانش می تواند به متعادل سازی پیوسته قدرت کمک کند. ،" او توضیح می دهد. اگر رفتار زورگو به مرز سوءاستفاده برسد - یعنی جایی که شما یا فرزندانتان در معرض آسیب جسمی یا روحی هستید ، متوقف کردن قلدری ممکن است به معنای ترک زورگو و جستجوی مکانی امن برای زندگی باشد ، مانند زنان پناهگاه یا خانه اقوام در چنین مواردی ، مجریان قانون و سیستم دادگاه محلی شما نیز می توانند از شما در برابر انتقام جویی و ارعاب بیشتر شریک زورگویی شما محافظت کنند.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

افزایش مهر و محبت بین زن و شوهر فمیلیکو

روی سازش کار کنید. سازش می تواند دشوار باشد ، به ویژه هنگامی که احساسات پس از مشاجره در حال افزایش است. با این حال ، نیاز به صحیح بودن برای 30 ثانیه ارزش این فشار را ندارد که مشاجره می تواند روابط شما را به خطر بیندازد. طبیعی است که هر از گاهی مخالفت کنید یا حتی بحث کنید ، اما شما باید مایل باشید که طرف خود را به نام سازش و همکاری کنار بگذارید.
بحث ها را چیزی تلقی نکنید که باید "برنده" شوید. این تفکر خطرناک است ، زیرا شما و همسرتان را در مقابل یکدیگر قرار می دهد.
چیزهایی را کنار بگذارید که ارزش جنگیدن ندارند. حتی اگر اشتباه نکرده اید ، ارزش استرس و سرخوردگی از مشاجره را ندارد.
حاضر باشید یک بحث را واگذار کنید. فقط به این دلیل که شما فکر می کنید حق با شماست ، این بدان معنا نیست که بحث و گفتگو بیشتر شما را به جایی می رساند ، بنابراین قبل از تشدید آن ، آن را کنار بگذارید.
سازش باعث می شود روابط شما قوی تر شود. هنگامی که شما هر دو نیازهای خود را کنار می گذارید ، از جمله نیاز خود به درست بودن ، می توانید به عنوان یک تیم برای بهبود هر دو شریک کار کنید. 

از عبارات "من" استفاده کنید. هنگامی که شما و همسرتان اختلاف نظر دارید ، مهم است که از اتهام یا توهین خودداری کنید. یکی از راه هایی که بسیاری از همسران به طور ناخواسته به شریک خود آسیب می رسانند ، استفاده از عبارت "شما" به جای عبارت "من" است. استفاده از عبارات "من" می تواند به بیان احساس شما کمک کند و به جای آسیب رساندن به احساسات شریک زندگی ، یک گفتگوی مثبت و سازنده را ارتقا دهد.
جمله "شما" سرزنش را به شریک خود منتقل می کند. به عنوان مثال ، "شما همیشه دیر می کنید و در نتیجه باعث می شوید من بد به نظر برسم!"
بیانیه "من" مکالمه را به گونه ای تغییر می دهد که بر احساس تمرکز می کند ، نه بر سرزنش یا گناه. به عنوان مثال ، "من متوجه می شوم که شما در طول این گفتگو خیره شده اید و این باعث می شود احساس کنم که احساسات من را در نظر نمی گیرید."
گزاره "من" دارای سه جزء است: توصیف مختصر و غیر متهم کننده از رفتار خاصی که با آن مشکل داریدبا احساسات خود در مورد آن رفتار و تأثیر ملموس و ملموس رفتار خاص شریک زندگی شما بر شما. 
مولفه رفتار باید به حقایق موقعیت بچسبد ، احساسات شما باید مستقیماً با آن رفتار مرتبط باشد ، و تأثیر آن باید پیامدها را مشخص کند یا از احساسات شما در این زمینه حمایت کند.
هدف این است که تا حد ممکن خاص باشید و به موضوع مورد نظر پایبند باشید. مسائل یا احساسات غیر مرتبط دیگر را به جلو نکشید ، فقط روی تأثیرات ملموس مشکل فعلی تمرکز کنید.

هرگز بر سر شریک خود فریاد نزنید. بسیاری از مردم شروع به فریاد زدن می کنند بدون اینکه حتی خودشان متوجه شوند. وقتی با هم مشاجره می کنید ، ممکن است احساسات شما در حال افزایش باشد ، و شما ممکن است نسبت به موضوعی که در مورد آن بحث می کنید بسیار احساساتی باشید. با این حال ، فریاد زدن روی همسرتان تنها یکی از دو نتیجه را به همراه خواهد داشت: یا طرف مقابل فریاد می زند ، و شما بر سر یکدیگر فریاد می زنید ، یا شریک زندگی شما از شما می ترسد. در هر صورت ، این وضعیت مخرب است که می تواند فشار زیادی بر روابط شما وارد کند. 
ممکن است در لحظه احساس فریاد بکنید و ناراحتی های خود را برطرف کنید ، اما احساسات شما در حال افزایش است.
به احتمال زیاد شما چیزهایی را می گویید که وقتی فریاد می کنید منظور شما نیست و بعداً وقتی آرام می شوید نمی توانید آن کلمات ناراحت کننده را پس بگیرید.

راه های افزایش محبت بین زن و شوهر 

روال خود را تغییر دهید چه دو سال باشد و چه بیست سال ازدواج کرده اید ، به راحتی می توانید احساس کنید که شما و شریک زندگی خود دچار تردید شده اید. روالها به این دلیل شکل می گیرند که راحت هستند و حرکت روزمره شما را آسان می کنند ، اما افتادن در روال و روال عادی در رابطه شما می تواند به آرامی عاشقانه را از بین ببرد بدون اینکه شما حتی متوجه آن باشید. 
اگر معمولاً در بیشتر شب ها غذا می خورید ، سعی کنید برای یک شب ملاقات بیرون بروید. اگر به طور معمول وعده های غذایی جداگانه خود را تهیه می کنید ، سعی کنید برای همسرتان غذا درست کنید و با هم غذا بخورید.
با هم کاری هیجان انگیز انجام دهید که معمولاً شما و همسرتان انجام نمی دهید. لازم نیست چیز دیوانه کننده ای باشد ، اما باید هر دو شما را به تفریح ​​و هیجان همراهی کند.
با هم تعطیلات عاشقانه داشته باشید یا فقط یک روز مفرح و هیجان انگیز را با هم برنامه ریزی کنید - حتی اگر این فقط به معنای رفتن به یک کارناوال یا یک شهربازی باشد.

با یکدیگر معاشقه کنید. وقتی شما و همسرتان با هم دوست بودید ، احتمالاً دائماً با یکدیگر معاشقه می کردید. پس چرا متوقف شدی؟ اکثر زوج ها با یکدیگر راحت می شوند ، که بدیهی است که چیز خوبی است. اما نکته منفی راحت بودن فراموش کردن نحوه فعال کردن جذابیت است ، اغلب به این دلیل که چند ماه (یا حتی سالها) مجبور نبوده اید. 
ارتباط چشمی برقرار کن.
به شریک زندگی خود لبخند بزنید و خنده دار رفتار کنید.
از زبان بدن عاشقانه استفاده کنید و زبان بدن همسرتان را تقلید کنید. 
رو به روی هم بایستید ، از دست زدن به یکدیگر خودداری کنید و هنگام صحبت به یکدیگر خم شوید.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

دلایل خیانت زنان به مردان فمیلیکو

اگرچه هنجارهای اجتماعی و تصویرهای هالیوودی اغلب مردان را به عنوان جنسیتی که بیشتر خیانت می کنند نشان می دهند ، اما مطالعات نشان می دهد که شکاف جنسیتی خیانت در حال کاهش است - به ویژه در میان جوانان.

 

دلیل افزایش در زنانی که خیانت می کنند؟ برخی آن را به افزایش مسئولیت های (و بنابراین افزایش نیازها و خواسته ها) زن مدرن نسبت می دهند. زنان که از دیدگاه های فمینیستی و آزادی مالی برخوردار شده اند ، کمتر به مصالحه می پردازند - و موقعیت بهتری برای جستجوی رضایت احساسی و جنسی که در روابط آنها وجود ندارد ، دارند.

،درمانگر ازدواج و رابطه جنسی توضیح می دهد: "این فاصله زمانی تغییر کرد که زنان به محل کار رفتند و پول و انتخاب های خود را داشتند. با انتخاب ، نارضایتی آسان تر می شود." "ما در حال حاضر انتظارات بیشتری از خارج از ازدواج داریم. قبلاً ازدواج وسیله ای برای افزایش خانواده و مراقبت مالی بود. در حال حاضر ، ما انتظار خوشبختی ، رابطه جنسی خوب ، بهترین دوستان و بیشتر از آن را داریم. فشارهای زیادی بر ازدواج می شود در حالی که این ازدواج در اصل برای برآوردن تمام نیازهای شما طراحی نشده بود. "

 

 دلایل خیانت زنان 

نارضایتی در روابط
این می تواند به عنوان موضوع اصلی اکثر انگیزه های خیانت در نظر گرفته شود.  توضیح می دهد که نارضایتی از جایی شروع می شود. او ادامه می دهد: "مردم این را با گفتن" ما در وصله بدی هستیم "توجیه می کنند." "سپس این فرصت برای یک نفر پیش می آید و به جای متوقف کردن کارها قبل از شروع ، آنها عبور از مرز را توجیه می کنند ، با این جمله که" به هر حال شریک من اهمیتی نمی دهد. این کاملا بی گناه است. "

به ازای هر مرز رابطه ای ، فرد باید ابتدا رفتار خود را برای خود توجیه کند ، سپس می تواند اقدامات را به صورت تقسیم بندی کند. عدم رضایت از روابط فعلی می تواند باعث شود کسی در جستجوی این رضایت در جای دیگری باشد یا حتی از عمل تقلب (اعم از آگاهانه یا ناخودآگاه) به عنوان یک کاتالیزور برای پایان دادن به رابطه فعلی خود استفاده کند.

در صورت رویارویی با شریک خود یا برخورد با خیانت تا حد ممکن صادق باشید. اسکورتو می گوید: "اغلب ، هر دو شریک از شکاف ها مطلع بودند." این ماجرا فقط مشکلات را روشن می کند. "


عزت نفس پایین
هنگامی که یک زن با ارزش خود پایین دست و پنجه نرم می کند ، ممکن است او را مجبور کند تا به منابع خارجی برای توجه و تأیید توجه کند که آنها و شریک زندگی خود قادر به ایجاد و حفظ آن نیستند. "عزت نفس پایین ظاهر می شود مانند این که" چرا کسی مرا جذاب می داند؟ " سپس وقتی کسی شروع به نشان دادن این توجه می کند ، واقعاً احساس خوبی دارد. "

زنی که خیانت می کند ممکن است به امور متکی باشد تا اثبات ارزش یا مطلوبیت آنها را به آنها ارائه دهد. هنگامی که یک نفر به پایان می رسد ، ممکن است باعث بی توجهی یا بی ارزشی آنها شود ، بنابراین آنها علاقه عاشقانه جدیدی را دنبال می کنند - و چرخه ادامه می یابد.


گرسنگی احساسی
در حالی که مطالعات نشان می دهد که مردان خیانت کننده عمدتا با انگیزه جنسی هستند ، زنانی که خیانت می کنند این کار را برای برآوردن نیاز عاطفی انجام می دهند. 4 و در مورد یک رابطه عاطفی ، رابطه جنسی به هیچ وجه بخشی از معادله نیست. طبیعتاً رابطه جنسی یا احساسی باشد ، زن ممکن است خیانت کند زیرا مشتاق گفتگو ، همدلی ، احترام ، فداکاری ، ستایش ، حمایت یا ارتباط دیگری است که در روابط فعلی آنها وجود ندارد.

اسکورتو می گوید: "برخی از افراد خود را متقاعد می کنند که احساسی یک امر واقعی نیست. با این حال ، اکثر افراد جنسی احساساتی می شوند." محدودیت ها و رفتار را توجیه کند. "


خشم یا انتقام
برخی از زنان با تصویری ایده آل از نحوه رفتار همسر خود وارد رابطه می شوند. وقتی شریک از انتظارات کوتاه می آید و نمی تواند همه نیازها و خواسته های او را برآورده کند ، می تواند شکافی در رابطه ایجاد کند که انگیزه ای برای سرگردان شدن ایجاد می کند.

برخی از زنان ممکن است از همسر خود به دلیل  ناراحت شونددلایل دیگری مانند رابطه قبلی شریک زندگی و استفاده از خیانت خودشان به عنوان تلافی


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

بی محبتی شوهر

نحوه برخورد با بی محبتی شوهر فمیلیکو

بی تفاوتی شوهر حسی است که آزار دهنده است. او یک پیام دردناک به گیرنده می فرستد: "من به تو اهمیت نمی دهم". این بی تفاوتی غیرقابل درک ما را دچار اضطراب و ترس می کند. ما شروع کردیم به توضیح دلایل برای توضیح عدم حساسیت طرف مقابل ، اما همیشه نمی توانیم به اندازه کافی توضیح خوبی پیدا کنیم.

پس در مقابل این رفتار چه باید کرد؟ چگونه می توانیم از صمیمیت دیگران غافل نشویم؟

بی تفاوتی چیست؟

این احساس با یک شکل جدا نشدنی و سرد ارتباط دارد. فرد بی تفاوت به احساسات دیگران اهمیت نمی دهد. اگر اقدامات او باعث رنج شود ، اهمیتی نمی دهد. اگر آنها منجر به شادی شوند ، او نیز اهمیتی نمی دهد. یعنی او فردی است که ظاهراً پوسته ای توخالی است و قادر به احساس و حرکت نیست.

ما به عنوان انسان هایی که در جامعه زندگی می کنیم ، می خواهیم با هم تعامل داشته باشیم ، احساس کنیم ، بخندیم ، گریه کنیم ، صحبت کنیم ، رویا ببینیم ، شکست بخوریم ، دوباره تلاش کنیم. این تجربه کامل است که زندگی را بسیار هیجان انگیز می کند.


 
فرد بی تفاوت عملاً از همه تجربیات خود ، آگاهانه یا ناآگاهانه فاصله می گیرد ، زیرا نمی تواند ارتباط مشخصی با آنها برقرار کند. این احساس می تواند علاقه به زندگی و افراد را بدزدد و باید با آن مبارزه کرد.


 
در رابطه عاشقانه ، بی تفاوتی به آرامی ظاهر می شود. بی سر و صدا حل می شود ، اما نتایج آن آشفته است. هنگامی که این اتفاق می افتد ، بسیاری در حال حاضر این سوال را مطرح می کنند که آیا ارزش پافشاری دارد یا باید ادامه داد. پس از همه ، چگونه ممکن است با فردی که احساس نمی کند رابطه داشته باشید؟

بی تفاوتی در روابط

زندگی از لحظات خوب و بد تشکیل شده است. خاطرات خوب تبدیل به خاطرات گرم می شوند که در طول سالها دوست داریم آنها را دوباره زنده کنیم. بدی ها باعث رنج و خجالت ما می شوند. ما سعی می کنیم آنها را در اسرع وقت فراموش کنیم ، اگرچه به خاطر سپردن موارد منفی آسان تر از موارد مثبت است.

تحت هیچ شرایطی واکنشی با بی تفاوتی سالم نیست. اگرچه این احساس گاهی می تواند مفید باشد ، اما ما را در برابر احساسات ناخوشایند که هنوز نمی دانیم چگونه با آنها مقابله کنیم ، محافظت می کند ، اما عاقلانه ترین کار این است که رو به رو با موقعیت های منفی روبرو شویم.


 
روابط نیز از لحظات شادی و دعوا و نارضایتی شدید تشکیل شده است. بی تفاوتی به نرم کردن بحث ها یا "درس دادن" به شریک کمک نمی کند. برعکس ، به ایجاد پارانویا و بی اعتمادی کمک می کند ، علاوه بر این باعث عدم اضطراب دیگری در صورت عدم وجود پاسخ می شود.


 
این احساس نادیده گرفته شدن است که باعث درد می شود. ناگهان بین این زوج فاصله ای وجود دارد که قبلاً وجود نداشت و انواع سوالات را در مورد طول عمر رابطه ایجاد می کرد. بالاخره عشق تموم شد؟ برای دریافت این درمان چه کردید؟ چه کسی مقصر این امر است؟

این امکان وجود دارد که حتی به سادگی بتوان به اتهام ، تغییر لحن صدا یا اختلاف نظر واکنش نشان داد. اما یک شریک بی تفاوت به انتقام جویی ما اهمیتی نمی دهد. چگونه می توان شکاف احساسی را که ناگهان بین شما باز شد مدیریت کرد؟


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

محبت به همسر

محبت به همسر فمیلیکو

در حالی که اکثر ما مردان هرگز چنین اشتباه بزرگی را مرتکب نمی شویم ، ما غالباً فرصت تأیید همسران خود را از دست می دهیم. ازدواج یک ورزش تماشاچی نیست. همچنین محلی برای ضربه زدن های لفظی یا ضربه های بدبینانه نیست. این حفاری های مردانه ممکن است در رختکن با پسران کار کنند ، اما با همسران ما خارج از محدودیت هستند.

این برای یک مرد سخت است ، می دانم. یک مرد معمولاً اهدافی را تعیین می کند و عموماً تنها زمانی اقدام می کند که به دنبال چیزی باشد. وقتی صحبت از عاشقانه به میان می آید ، او وسوسه می شود تائیدیه را فقط به این دلیل که امیدوار است در مقابل "رابطه جنسی" داشته باشد ، تأیید کند.

من و شما هنگامی که هدف خود را بدون قید و شرط تأیید کنیم - بدون هیچ محدودیتی ، نمره بزرگی خواهیم گرفت. هدف من این است که همسرم احساس کند دوست داشتنی ، ارزشمند ، گرامی و تأیید شده به عنوان عشق زندگی من است.

 

کدام زن در چنین جریان ثابت محبت به همسر شکوفا نمی شود؟

در اینجا 30 روش غیر جنسی برای محبت کردن به همسر خود از طریق کلمات و اقدامات تأییدی آورده شده است. و به هر حال ، اینها غیرجنسی هستند ، بنابراین شما به زبان عاشقانه عاشقانه او صحبت می کنید. مهم است که به خاطر داشته باشید که شما این کارها را انجام نمی دهید تا در عوض چیزی به دست آورید. شاید او به زبان شما به شما پاسخ دهد ، اما این هدف شما نیست. اماده ای؟

1. هر روز صبح قبل از خروج از خانه او را در آغوش بگیرید و ببوسید. تحقیقات نشان می دهد ازدواج هایی که این رشته ساده را رعایت می کنند بسیار سالم تر از ازدواج هایی هستند که انجام نمی دهند. اگر خواب است ، یک یادداشت برای او بگذارید ، یا پیشانی او را به آرامی بوسید و زمزمه کنید: "روز خوبی داشته باش عزیزم."

2. وقتی رانندگی می کنید و دست او را می گیرید ، حتی برای چند لحظه به صندلی جلوی خودرو برسید. اجازه دهید انگشتان دست شما در هم تنیده شوند.

3. بنویس: "من دیوانه تو هستم ، عزیزم. تو بهترینی!" یا پیام شخصی دیگری روی یک یادداشت چسب زرد. آن را به آینه حمامش وصل کنید.

4. از محل کار با او تماس بگیرید و بگویید: "من فکر می کردم که چقدر در زندگی ام با شما خوب هستم. از همه شما به عنوان یک زن و همه کاری که برای من و خانواده ما انجام می دهید سپاسگزارم. "

5. دفعه بعد که یک جفت بلیط برای یک بازی توپ ، تئاتر یا کنسرت دریافت می کنید که او می خواهد به آنجا برود ، فداکاری کنید. به جای اینکه با یکی از دوستان خود بروید ، آنها را در کیف خود قرار دهید و یادداشتی در آن نوشته شود: "شما سزاوار یک شب استراحت هستید. با یک دوست دختر خوش بگذرانید. "

6. یک روز کامل را بدون انتقاد از چیزی درباره او بگذرانید. در عوض ، سعی کنید متوجه شوید او کاری را انجام می دهد که واقعاً برایش ارزش قائل هستید و به او بگویید که چقدر برای او ارزش قائل هستید.

7. به مدت یک هفته همزمان با او بخوابید. فقط صحبت کنید یا کتاب بخوانید و سکوت را با هم تقسیم کنید. یا یک بازی کارتی انجام دهید که قبلاً هنگام معاشقه یا تازه ازدواج کرده بودید.

8. موهای او را برس کنید و از موها و چشم های او تعریف کنید.

9. در حالی که چهره خود را در آینه مطالعه می کند ، پشت سر او بیایید و به آرامی پشت گردن او را ببوسید. بگو: "خدا قالب را بعد از اینکه شما را ساخت شکست. بسیار زیبا هستید."

10. به او زنگ بزنید یا اواسط ظهر به او ایمیل بزنید و از او بپرسید که روز او چگونه می گذرد.

365 تقدیم برای ازدواج شما در روزهایی که احساس می کنید آن را دوست دارید (و کسانی که نمی دانید).
11. صبح شنبه دست خود را در تهیه صبحانه امتحان کنید. به او بگویید که او مستحق استراحت است و باید در خواب راحت باشد.

12. ماشین او را به پمپ بنزین ببرید ، مخزن را پر کنید ، تشک های کف را جاروبرقی بکشید و شیشه ها را تمیز کنید. وقتی آن را در خانه پارک می کنید ، فقط با یک قلب یک یادداشت روی خط دائمی بگذارید و عبارت "فکر تو هستم" را بگذارید.

13. یک نامه کوتاه عاشقانه برای او بنویسید که در آن چندین روش را که او امسال به شما برکت داده است ذکر کنید.

14. احترام عمومی را دوباره زنده کنید. شروع کنید به بازکردن در اتومبیل برای او همانطور که در زمان معاشرت بودید ، صندلی او را برای او روی میز شام بیرون بیاورید ، هنگام پایین آمدن از پله ها بازوی خود را پیشنهاد دهید و به او کمک کنید تا کتش را بپوشد.

15. اگر او لباسشویی می کند ، خود را از هر کاری که انجام می دهید دور کنید و پیشنهاد دهید که مانع را بیاورید.

16. وقتی کار را تمام کردید صندلی توالت را زمین بگذارید و دستان خود را بشویید. من تخمین می زنم که 40 درصد مردان این کار را نمی کنند. همسران ما می دانند. نوازش صورت او بعد از رفتن به دستشویی ناگهان جذابیت عاشقانه اش را از دست می دهد!

17. روزنامه را بگذارید یا رایانه را خاموش کنید و بگویید: "چرا ما پیاده روی نمی کنیم و صحبت نمی کنیم؟ من دوست دارم در مورد روز شما بشنوم. "

18. اگر با تلفن یا کودکی درگیر مشکلی شدید که او را شنیده اید ، از نحوه اداره مکالمه او تعریف کنید.

19. نماز روزانه را با او آغاز کنید. این یک رشته معنوی میلیون ها ازدواج را متحول کرده است. متعهد شوید و سپس هر روز با هم دعا کنید. با تشکر از او و خانواده خود شروع کنید ، سپس با او در مورد نگرانی ها و چالش هایش دعا کنید. از او بخواهید درمورد چالشی که پیش رو دارید برای شما دعا کند.

20. بعد از هر وعده غذایی که او سرو می کند ، بگویید: "متشکرم". سپس به او کمک کنید تا میز را تمیز کند یا پیشنهاد دهید ظرف ها را با او بشوید.

21. اگر او با یک موضوع معنوی خاص (مانند شایعات ، حسادت ، فقدان شفقت) دست و پنجه نرم کرده است ، به او بگویید که چقدر از تمایل او برای برخورد با خداپسندانه قدردانی می کنید.

22. از او برای شستن لباس ها و تا زدن لباس هایتان قدردانی کنید.

23. هر روز سعی کنید بگویید ، "من عاشق نحوه شما هستم _______" و جای خالی را با چیزی که مشاهده کرده اید پر کنید.

24. وقتی همسرتان پیراهن های شما را اتو می کند یا خشک شویی را برمی دارد ، بگویید: "عزیزم ، از این همه مراقبت من مراقبت می کنی."

25. هنگامی که زنگ ساعت صبح به صدا در می آید ، دست خود را به دور او بپیچید ، بدن خود را در کنار او فشار دهید و چند دقیقه بغل کنید. هنگام خروج ، بگویید: "ای کاش مجبور نبودم بروم."

26. دفعه بعد که برای شام می روید ، بگویید: "روز سختی داشتی عزیزم. چرا امشب مکان را انتخاب نمی کنید؟ "

27. وقتی در جمع هستید ، راهی پیدا کنید که به او لاف بزنید. بگویید ، "همسرم چنین آشپز شگفت انگیزی است" ، یا "من بهترین همسر را دارم - ______ او هرگز من را شگفت زده نمی کند."

28. صبح بعد از برقراری عشق ، او را به آرامی لمس کنید و به او بگویید که بودن در کنار او چقدر فوق العاده بود.

29. در حالی که همسرتان در اتاق است ، به فرزندان خود بگویید: "شما بهترین مامان دنیا را دارید. آیا او عالی نیست؟ من فقط او را خیلی دوست دارم. ”

30. به او کمک کنید بچه ها را هر شب بخواباناند.


منبع:familico.ir

  • جللال میری
  • ۰
  • ۰

رفتار با همسر در جمع فمیلیکو

ویلیام گایلین ، روانپزشک ، یکبار گفت: "ابراز خشم نوعی زباله گردی عمومی است." پس از آنکه بیش از یک بار رفتار با همسر در جمع کردید ، آرزو می کنید که او به جای پرتاب زباله به سمت شما سطل زباله پیدا کند. برخورد با بی احترامی عمومی شوهرتان یکی از بزرگترین چالش هایی است که می توانید در ازدواج با آن روبرو شوید و به مقدار زیادی کار نیاز دارد.


 
مرحله 1
خود را از موقعیت دور کنید. او کسی است که کنترل خود را از دست می دهد ، نه شما. سعی کنید او را مانند یک کودک کوچک ببینید که در کنترل احساسات خود مشکل دارد. انجام این کار به شما کمک می کند تا دیدگاهی را که برای مقاومت در برابر واکنش به رفتار توهین آمیز او نیاز دارید به دست آورید.

گام 2
روان درمانگر توصیه می کند که با شوهر خود مرزبندی کنید. به او اطلاع دهید که اگر او در مقابل دیگران به شما ضربه بزند ، در موقعیت اجتماعی با او نمی مانید. از کلمات خود با اعمال خود پشتیبان بگیرید. دفعه بعد که سریع می فشرد ، "ساکت ، اجازه بده من صحبت کنم!" وقتی سعی می کنید یک کلمه را به صورت لبه دار وارد کنید ، دور شوید. نیازی به گفتن یک کلمه نیست ، زیرا شما قبلاً به او سر زده اید.

مرحله 3
هنگامی که در یک محیط خصوصی هستید صحبت کنید. پترسون می گوید که به چالش کشیدن رفتارهای بی احترامی مهم است. او خاطرنشان می کند که رفتار شوهر شما نه تنها باعث ایجاد احساس بد در شما می شود ، بلکه نمی تواند باعث شود که او نسبت به خودش احساس خوبی داشته باشد. اجازه دادن به ادامه وضعیت به عزت نفس هر دوی شما لطمه می زند.

مرحله 4
بر خودسازی خود تمرکز کنید. از آنجا که شما نمی توانید شخصیت او را تغییر دهید ، وقت خود را صرف یادگیری نحوه ابراز احساسات خود به شیوه های سالم کنید تا بتوانید با رفتار فضولانه او رفتار کنید.

مرحله 5
اگر ترقه های کلامی وی تحقیر را نشان می دهند ، از شوهر خود بخواهید تا شما را در درمان زوج همراهی کند. جان گاتمن ، پژوهشگر زناشویی ، در کتاب خود "هفت اصل برای ایجاد ازدواج موفق" ، تحقیر را یکی از چهار سوارکار آخرالزمان در انتظار ازدواج می داند. وقتی شوهر شما شما را در جمع تحقیر می کند ، ممکن است احساس کنید که تحت فشار احساسات خود قرار گرفته اید. این وضعیتی را ایجاد می کند که در آن شما ممکن است نیاز به فاصله گرفتن از شوهر خود را احساس کنید. پرداختن به این مسئله برای سلامت ازدواج شما مهم است.


منبع:familico.ir

  • جللال میری