فریده فکر میکرد ازدواج خوبی دارد. او و همسرش بعد از بچهدار شدن رابطه جنسی چندانی نداشتند، اما از همنشینی با هم لذت میبردند و از پدر و مادر بودن برای دو فرزند کوچکشان خوشحال بودند.
فریده معتقد بود ازدواجشان بر پایهی عشق محکمی بنا شده است.
اما همه چیز با پیدا کردن گوشی همراه علی توسط فریده تغییر کرد. او پیامکی را دید که نوشته شده بود: "دوباره برای دیدن تو صبر نمیکنم. دیشب فوقالعاده بود."
او پیامهای دیگری خواند که فاش میکرد علی حداقل چند ماه است که با همکار زنش رابطهی پنهانی دارد.
فریده ، بیماری که نام و جزئیاتش فامیلش در مرکز مشاوره آویژه تغییر داده شده، میگوید: "احساس کردم کسی با تبر به سرم زده است. واقعا. مجبور شدم روی تخت دراز بکشم چون احساس میکردم زمین زیر پایم خالی میشود. ناگهان همه چیزهایی که فکر میکردم حقیقت دارند زیر سوال رفتند."
کشف خیانت همسر میتواند ویرانگر باشد، چرا که به جنبههای زیادی از هویت فرد ضربه میزند. این اتفاق میتواند باعث شود فرد فریبخورده جذابیت خود یا قضاوتش دربارهی آدمها را زیر سوال ببرد و پرسشهای بنیادینی دربارهی ذات خوب دنیا ایجاد کند.
دلیل این امر آن است که روابط ما بر اساس توافق شکنندهای بنا شده است که بر اساس آن کسانی که عمیقا به آنها اهمیت میدهیم، تا حد زیادی همان رفتاری را خواهند داشت که همیشه داشتهاند.
خیانت میتواند این اعتماد را درهم بشکند و دری به روی این احتمال بگشاید که شاید همهی چیزها در دنیای کوچک و صمیمی ما آنطور که به نظر میرسد نباشند!.
ریشههای این احساسات به دوران کودکی بازمیگردد، زمانی که به ثبات و قابل پیشبینی بودن مراقبتهایی که دریافت میکنیم نیاز داریم.
تحقیقات زیادی نشان میدهند که زمانی که نیازهای یک نوزاد به ثبات و قابل پیشبینی بودن دنیا برآورده نشود، آن نوزاد میتواند به یک فرد بالغ مضطرب و بیاعتماد تبدیل شود.
حتی به عنوان کودک، ممکن است برای اینکه دنیا را منظمتر و قابل پیشبینیتر کنیم، بهطور غیرمنطقی خود را مقصر مشکلات بدانیم، نه والدینمان را.!!!!
دوباره اعتماد کردن: چطور بعد از خیانت به زندگی و آدم ها اعتماد کنیم؟
اعتماد کردن یعنی یه جورایی ریسک کنی و به یه نفر ایمان داشته باشی، حتی اگه یه ذره شک داشته باشی. به همین دلیله که خیانت میتونه خیلی از نظر روحی آسیبزننده باشه. انگار کل دنیایی که میشناختی زیر پات خالی میشه.
مطالعات نشون داده که یه سری اتفاقات سخت، مثل فهمیدن خیانت، میتونه حتی بعد از مدتها روی کارکرد مغز تاثیر بذاره. یکی از این تاثیرها اینه که آدم خیلی بیشتر مراقب باشه که دوباره آسیب نبینه. از یه نظر منطقیه، چون اینجوری میتونه خودش رو از یه درد روحی دیگه نجات بده.
اما مشکل اینه که این احتیاط بیش از حد زیاد دقیق نیست. فقط یه جور آژیر خطرِ همیشگیه که مدام داره بهت هشدار میده که خطر در کمینه. اینجوری به همه چی و همه کس بدبین میشی و فکر میکنی بقیه هم دارن بهت دروغ میگن، چه اعضای خانواده، چه همکارات، چه حتی رهبر مذهبیت.
تحقیقات هم نشون داده که طلاق میتونه باعث بشه اعتماد آدم به بقیه و حتی به نهادها کم بشه.
با این حال، این بیاعتمادی خیلی وقتها بیمورده. فقط باعث میشه که روابط اجتماعیت کم بشه و از بقیه دنیا فاصله بگیری. به همین دلیله که یاد گرفتن دوباره اعتماد کردن خیلی مهمه، حتی اگه رابطهت خراب شده باشه. اعتماد نه فقط برای روابط لازمه، بلکه برای یه زندگی شاد و پرمعنی هم ضروریه.
من تو کارم به عنوان رواندرمانگر در مرکز مشاوره آویژه، خیلی زوجها رو دیدم که روابطشون به خاطر خیانت یا چیزای دیگه خراب شده. خیلی از این رابطهها با طلاقهای پر از دعوا و ناراحتی تموم میشن، اما من چیزای زیادی یاد گرفتم در مورد اینکه چطور زوجها میتونن بعد از خیانت دوباره به هم اعتماد کنن و رابطهشون رو درست کنن.
این کار خیلی وقتها آسون و سریع نیست، اما زوجهایی که میمونن و تلاش میکنن، معمولا رابطهشون خیلی قویتر میشه. مهمتر از همه، چه رابطهشون درست بشه چه نشه، دیدم که آدمها میتونن یاد بگیرن که دوباره به دنیای اطرافشون اعتماد کنن. مشاوره خانواده تلفنی
اینجا یه خلاصه از نکات مهم این مقاله هست:
- خیانت میتونه خیلی از نظر روحی آسیبزننده باشه چون باعث میشه به چیزایی که فکر میکردیم درست بودن، شک کنیم.
- کشف خیانت میتونه روی کارکرد مغز تاثیر بذاره و باعث بشه آدم خیلی بیشتر مراقب باشه که دوباره آسیب نبینه.
- این احتیاط بیش از حد میتونه باعث بیاعتمادی به بقیه و دنیا بشه.
- یاد گرفتن دوباره اعتماد کردن خیلی مهمه، حتی اگه رابطهت خراب شده باشه.
- اعتماد نه فقط برای روابط لازمه، بلکه برای یه زندگی شاد و پرمعنی هم ضروریه.
- زوجهایی که بعد از خیانت تلاش میکنن رابطهشون رو درست کنن، معمولا رابطهشون خیلی قویتر میشه.
- آدمها میتونن یاد بگیرن که دوباره به دنیای اطرافشون اعتماد کنن.
ترمیم اعتماد در روابط
احیای اعتماد بعد از خیانت، چه بخاطر رابطهی پنهانی، باختن پول در قمار همسر، یا فهمیدن اینکه همسرتان پشت سرتان بد شما را گفته باشد، کار بسیار سختی است. اما میتواند فایدههای زیادی هم داشته باشد.
خیانت همیشه به خاطر مشکل در رابطه نیست، اما فردی که فریب خورده میتواند از این بحران برای شناخت بهتر همسرش استفاده کند.
این شناخت میتواند به کم کردن احتمال تکرار آن رفتار بد کمک کند – که قدمی ضروری برای بازسازی اعتماد است.
این فقط دربارهی حفظ رابطهی عاشقانه نیست. بلکه دربارهی دوستی هم هست. محققان مرکز مشاوره آویژه، کشف کرده اند که زوجهایی که در طول رابطهی عاشقانهشان دوستی قویای را حفظ میکنند، رابطهی بادوامتری دارند. دوستی نیازمند این است که زوجین تمایل به درک دنیای درون هم را داشته باشند – نیازها، خواستهها، انگیزهها و حس خوب بودن آنها.
بخش مهمی از دوستی در زندگی مشترک، پذیرفتن مسئولیت اشتباهات است، چه اشتباهات کوچک و چه بزرگ.
به عنوان یک مشاور زوج درمانی، متوجه شدهام که مهمترین عامل برای بازسازی اعتماد بعد از خیانت، به جز عشق، توانایی هر دو طرف برای پذیرفتن بخشی از مسئولیت اتفاقی است که افتاده است.
پذیرش این حرف برای کسی که فریب خورده سخت است، اما اگر بخواهند رابطهشان را نجات دهند، باید این قدم را بردارند.
رفتار فریده و علی بعد از اینکه فریده رابطهی پنهانی علی را کشف کرد، این موضوع را به خوبی نشان میدهد. مشخص شد که کافی نیست علی رابطهاش با همکارش را تمام کند، دوباره خود را وقف فریده کند و سعی در ترمیم احساس آزار و تحقیر جنیس داشته باشد.
فریده هم باید قبول میکرد که بعد از مادر شدن، از لحاظ جنسی سرد شده و نسبت به شکایتهای علی دربارهی رابطهی جنسیشان بیتفاوت بوده است. فریده مجبور بود بپذیرد که علی ، به روش خودش، از اینکه فریده از او فاصله گرفته و رابطهی جنسی که برایشان مهم بود را نادیده گرفته، احساس آزار و خیانت کرده است.
بعد از اینکه مسئولیت مشترک مشخص شد، بخش مهمی از بازسازی اعتماد، به دست آوردن دوبارهی حس کنترل است. این بر اساس این اصل است که ما نه قربانی بیچارهی هوسهای همسرمان هستیم و نه قربانی اشتباهات خودمان؛ بلکه میتوانیم کاری برای بهبود رابطه انجام دهیم.
بنابراین، فردی که خیانت کرده باید به فرد فریبخورده حس کنترل بدهد، در حالی که فرد فریبخورده هم باید سعی کند آن حس کنترل را پیدا کند.
علاوه بر این دو قدم کلیدی – به اشتراک گذاشتن مسئولیت اتفاق افتاده و به دست آوردن دوبارهی حس کنترل – موارد زیر را هم برای فردی که فریب خورده ضروری دیدهام:
- از تحقیر همسرتان خودداری کنید. وسوسه میشوید که همسرتان را در موقعیتی معذب قرار دهید چون باعث عذاب شما شده است. اما در نهایت باید تصمیم بگیرید که انتقام میخواهید یا یک رابطه. نمیتوانید هر دو را داشته باشید – حداقل نه برای مدت طولانی. جان گاتمن کشف کرده است که وقتی افراد به همسرشان اجازه نمیدهند تا آسیبی که در اثر مشکلات زناشویی به وجود آمده را جبران کند، احتمال طلاق را افزایش میدهند.
- ۰۴/۰۳/۲۴