گرچه تصور رایج در جامعه این است که در رقابت برای ورود به دانشگاهها در ایران رقابت سختی وجود دارد و بسیاری از داوطلبان در تلاش برای ورود به آموزش عالی هستند، اما سازمان سنجش آموزش کشور اعلام کرده است که تعدادی از داوطلبان کنکور سال ۱۴۰۰ که مجاز به انتخاب رشته شده بودند، از این امکان صرفنظر کرده و تصمیم به عدم انتخاب رشته گرفتهاند. این وضعیت ناگهانی نبوده و تحقیقات نشان میدهد که از سال ۱۳۹۰ به بعد، انصراف از انتخاب رشته توسط داوطلبان به تدریج افزایش یافته است. در سال ۱۳۹۰، تقریباً ۷۵ درصد از افراد داوطلب، تمایل داشتهاند که رشتههای دانشگاهی را انتخاب کنند، اما این درصد در سال ۱۴۰۰ به ۴۸ درصد کاهش یافته است.
بیشتر بخوانید: چگونه برای دانشگاه انتخاب رشته کنیم؟
میتوان گفت که برای تحلیل این روند کاهشی در اشتیاق به انتخاب رشته در کنکور سراسری، باید به دلایل جدید توجه کرد. زیرا اشاره به دلایل معمول و همیشگی که باعث میشود برخی داوطلبان از انتخاب رشته صرفنظر کنند، کمکی به تحلیل دلایل کاهش اشتیاق نخواهد کرد. به عنوان مثال، برخی از افراد معتقدند که بخش زیادی از داوطلبانی که انتخاب رشته نمیکنند، در واقع میخواهند به دلیل عدم کسب رتبه مطلوب در رشتههای مورد نظر، از انتخاب رشته پرهیز کنند و تا سال آینده تلاش بیشتری برای کسب رتبه بهتر در نوبتهای آتی کنکور داشته باشند. همچنین فاطمه زرینآمیزی، سخنگوی سازمان سنجش آموزش کشور، برای توضیح دلایل عدم انتخاب رشته توسط برخی از داوطلبان که مجاز به انتخاب بودند، تاکید کرده است که چون برخی از داوطلبان گروه تحصیلی تجربی به عنوان گروه آزمونی رقابتیتر را که به دلیل نتایج مطلوب دریافت نشده فرض میکنند، نتوانستهاند رتبه دلخواه را کسب کنند، از انتخاب رشته در این گروه خودداری میکنند.
به هر حال، باید توجه داشت که این عوامل و دلایل ممکن است تغییر یافته یا توسعه یافته باشند، اما این علل همچنان در دستور روز باقی میمانند و تنها ذکر کردن این علتها توانایی تحلیل دقیق تغییرات را در اشتیاق به انتخاب رشته توسط داوطلبان ندارد.
در تحلیل فرضیههای مرتبط با کاهش اشتیاق داوطلبان مجاز به انتخاب رشته در کنکورهای سراسری در یک دهه اخیر، تاکید میشود که عوامل مختلف میتوانند نقشی در این موضوع داشته باشند. استادان حوزه مدیریت آموزشی در این زمینه آراء متفاوتی دارند:
- کامران محمدخانی، استاد دانشگاه و دکتری مدیریت آموزش عالی، به نبود انگیزه در سطح جامعه به عنوان عامل اصلی کاهش اشتیاق اشاره میکند. وی بیان میکند که کسالت علمی در جامعه ایران ممکن است ناشی از شرایط فرهنگی، اجتماعی، شغلی و نگرانیهای آینده باشد. همچنین اشاره به کاهش منزلت استاد در جامعه به عنوان یکی از عوامل بیانگیزگی را مهم میداند.
- پریوش جعفری، عضو هیأت علمی گروه مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی، کاهش ارزش تحصیلات در کشور را به عنوان دلیل دیگری برای کاهش جذابیت تحصیلات دانشگاهی ذکر میکند. او معتقد است که بسیاری از رشتهها به دلیل کمبود جنبه کاربردی و اشتغال مرتبط با آنها، توانایی کاربرد علم به عمل را به دانشجوها نمیآموزند، که باعث کاهش ارزش تحصیلات در ذهن دانشجویان میشود. همچنین افزایش تعداد پذیرشها باعث شده تا تقاضا و ارزش برخی رشتهها کاهش یابد.
- جذابیت رشتهها و دانشگاهها نیز به عنوان یکی از فرضیهها مطرح میشود. به گفته پریوش جعفری، به دلیل افزایش عرضه و تنوع رشتهها، جذابیت برخی از رشتهها کاهش یافته است، زیرا دیگر آن چالش و تلاش برای ورود به رشتههای محدود نیست.
به هر حال، این تحلیلها نشان میدهد که کاهش اشتیاق به انتخاب رشته در کنکور سراسری به دلایل متعددی ممکن است اتفاق افتاده باشد.
ناتوانی در پرداخت شهریه به دلیل شرایط اقتصادی نیز به عنوان یکی از عوامل موثر در کاهش اشتیاق داوطلبان مجاز به انتخاب رشته در کنکور سراسری مطرح میشود. در این زمینه، نقش عوامل اقتصادی در تأثیر بر انتخاب رشته توسط داوطلبان را کامران محمدخانی، مولف کتاب “حوزه رهبری آموزش عالی” توضیح داده است. مشاوره انتخاب رشته کنکور آویژه در این زمینه به شما کمک میکند.
به گفته کامران محمدخانی، یک بخش از دانشجویان در دانشگاهها به عنوان دانشجویان روزانه تحصیل میکنند و دیگران نیز به عنوان دانشجویان شهریهپرداز شناخته میشوند. شرایط اقتصادی دشوار و هزینههای زندگی بالا میتوانند باعث ایجاد فشارهای مالی بر سبد خانوارها و کاهش توانایی پرداخت شهریه توسط دانشجویان شهریهپرداز شود. این وضعیت ممکن است با تورم سرسامآور و افزایش هزینههای زندگی در کشور تشدید شود و در نتیجه داوطلبان ممکن است به دلیل بار مالی سنگین که با پرداخت شهریه به آنها وارد میشود، تردید کنند که آیا انتخاب رشته و حضور در دانشگاه ارزش اقتصادی متناسبی دارد یا خیر.
این وضعیت مخصوصاً برای داوطلبانی که در شهرهای دیگر پذیرش میشوند، بیشتر به چالش کشیده میشود؛ زیرا به علاوه از پرداخت شهریه، باید هزینههای زندگی مستقل را نیز تحمل کنند. همچنین، از آنجا که مهاجرت به کشورهای دیگر و تحصیل در آنها به عنوان یک راه حل ممکن برای داوطلبان میآید، برخی از دانشجویان به دلیل ناتوانی در پرداخت شهریه و تحمل هزینههای زندگی در ایران، تصمیم به مهاجرت و تحصیل در خارج از کشور میگیرند. این امر باعث افزایش تقاضا برای ویزای تحصیلی و تمایل به تحصیل در دانشگاههای خارجی میشود. همچنین، دانشجویانی که ناتوان در پرداخت شهریه هستند ممکن است برای تأمین نیازهای مالی خود، به کارهای فراروانه مانند پیک موتوری در رستورانها روی آورند.
کاهش اشتیاق داوطلبان مجاز به انتخاب رشته در کنکور سراسری میتواند به عوامل مختلفی نسبت داده شود. یکی از این عوامل، افزایش بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی و نبود تناسب بین ظرفیتهای شغلی و تواناییهای آکادمیک و تخصصی افراد است. پریوش جعفری، استاد رشته مدیریت آموزشی، در این زمینه به تحلیل این مسئله پرداخته است.
او اشاره میکند که براساس آمارها، نرخ بیکاری در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی بسیار بالاتر از نرخ بیکاری در میان افرادی است که تحصیلات دانشگاهی ندارند. این وضعیت میتواند باعث تردید داوطلبان شود که آیا انتخاب رشته دانشگاهی و حضور در دانشگاه واقعاً به آنها امکان شغلی مستقل و پایداری را میدهد یا خیر.
باورندگی به بازدهی تحصیلات دانشگاهی در تضمین آینده شغلی نیز یکی از عواملی است که افراد ممکن است تردید داشته باشند. بر اساس مطالعات انجامشده، همبستگی ضعیفی بین سطح تحصیلات و اشتغالپذیری و همچنین عملکرد شغلی مشاهده شده است. به عبارت دیگر، انتظارات جامعه از دانشگاه و واقعیاتی که در دانشگاه اتفاق میافتد، در زمینه صلاحیتهای حرفهای و اشتغالپذیری و همچنین صلاحیتهای عمومی گاهاً با یکدیگر همخوانی ندارند.
به علاوه، عدم توافق نیازمندیهای واقعی جامعه با رشتههای دانشگاهی و اشتغالپذیری ضعیف در برخی از رشتهها میتواند عاملی باشد که افراد را از انتخاب رشتههای دانشگاهی منزوی کند. این وضعیت نشان میدهد که نیازمندیها و توقعات اجتماعی از دانشگاه و اشتغال برخی از دانشجویان در همخوانی نیستند و این میتواند به کاهش اشتیاق داوطلبان به تحصیل در دانشگاهها منجر شود.